به دنیای جنگ افزار3 خوش آمدید

اقدامات ضدكُردی تروریستهای پژاک و پ.ک.ک+عکس

آکام نیوز

آکام نیوز: گروه تروریستی پ‌.ک.‌ک از زمان تاسیس تاكنون همیشه مورد انتقاد روشنفكران و سیاستمداران قرار گرفته و در مقابل، این فرقه‌ نیز با شدت تمام با آنها برخورد كرده و حتی اقدام به حذف فیزیكی برخی از آنها كرده است. از مشهورترین این چهره‌ها در تركیه، سیاستمدار كمال بوركای است كه سالها در اروپا تبعید بود و سال گذشته به تركیه بازگشت. بوركای از همان آغاز خشونت و ترور، راهكار و افكار خشونت‌آمیز عبدالله اوجالان (رهبر این فرقه‌ها) را رد می‌كرد و لذا سالها این شخصیت مورد تهدید و فشار اعضای خشونت‌طلب این فرقه‌ها بود.

۱۳۹۱ دوشنبه ۱۲ تير ساعت 08:27

آکام نیوز: گروه تروریستی پ‌.ک.‌ک از زمان تاسیس تاكنون همیشه مورد انتقاد روشنفكران و سیاستمداران قرار گرفته و در مقابل، این فرقه‌ نیز با شدت تمام با آنها برخورد كرده و حتی اقدام به حذف فیزیكی برخی از آنها كرده است. از مشهورترین این چهره‌ها در تركیه، سیاستمدار كمال بوركای است كه سالها در اروپا تبعید بود و سال گذشته به تركیه بازگشت . بوركای از همان آغاز خشونت و ترور، راهكار و افكار خشونت‌آمیز عبدالله اوجالان (رهبر این فرقه‌ها) را رد می‌كرد و لذا سالها این شخصیت مورد تهدید و فشار اعضای خشونت‌طلب این فرقه‌ها بود.

این همان روشی است كه فرقه تجزیه طلب و تروریست پژاك نیز بعنوان شاخه‌ی ایرانی پ.ک.ک دنبال می‌كند. بارزترین رفتارهای تروریستهای پژاك را در این خصوص می‌توان در شماره‌های سال گذشته آلترناتیو (نشریه‌ی رسمی فرقه‌ی پژاك) مشاهده نمود.



اكنون با شدت گرفتن درگیری‌ها و بالارفتن آمار كشته‌های پ.ک.ک و پژاك در تركیه، بسیاری از مقامات این كشور و صاحب‌نظران كُرد در تركیه خواهان پایان دادن به این خشونت‌ها و كنارگذاشتن اسلحه‌ها توسط پ‌ك‌ك هستند؛ اما این فرقه همچنان بر اعمال خشونت‌آمیز خود در مناطق كُردنشین این كشور ادامه می‌دهد. در این خصوص كمال بوركای معتقد است كه باید پ.ک.ک و زیرمجموعه‌های آن هر چه زودتر سلاح را کنار بگذارند. عملیات‌های این فرقه‌ها هم به كُردهای ترکیه و هم به کُردهای كردستان عراق، ضرر می‌رساند.


بورکای، با اشاره به نگرانی مسعود بارزانی(رئیس اقلیم كردستان) از ادامه این وضع افزود:« سخنان لیلا زانا، دمیرتاش و چندین فعال سیاسی کُرد همگی نشان می دهد که هیچ کس با ادامه درگیری ها موافق نیست؛ اما متاسفانه در هر دو طرف گروه هایی هستند که تامین منافع خود را در ادامه جنگ و ناآرامی می بینند.»


چه‌كسانی در درون این فرقه‌ها و از مقامات تركیه از این وضع سود می‌برند؟ میلیتاریزه‌ و تروریزه كردن كردستان به نفع كدام جناح و یا گروههای مافیایی است؟ و ...

 
 
 
 
نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 24 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

: جنازه اعضاي به هلاكت رسيده گروهك ضدانقلاب پژاك و سلاحهاي ويژه، دوربين هاي ديد در شب، مواد منفجره، چاشني هاي انفجاري امكانات ارتباطي ماهواره اي و شارژرهاي خورشيدي به غنيمت گرفته شده از اشرار در اختيار نيروهاي سپاه قرار دارد.

سپاه‌ : فرمانده قرارگاه نجف اشرف سپاه از انهدام كامل يك تيم تروريستي وابسته به گروهك تروريستي پژاك در منطقه عملياتي دالاهو خبر داده است.

نيروهاي اطلاعاتي و عملياتي تيپ نبي اكرم(ص) سپاه پس از انجام عمليات پيچيده اطلاعاتي توسط نيروهاي قرارگاه نجف اشرف نيروي زميني سپاه پاسداران، در عملياتي ويژه، يك تيم تروريستي مجهز گروهك پژاك را در منطقه دالاهو غافلگير كرده و موفق شدند در هنگام درگيري با اين گروهك تروريستي، ضمن به هلاك رساندن 5 نفراز اعضاي گروهك پژاك، دو نفر ديگر از افراد ضدانقلاب را به شدت زخمي كنند.

سردار علي اكبر نوري فرمانده قرارگاه نجف اشرف نيروي زميني سپاه پاسداران با بيان مطلب فوق افزود: باتوجه به اشراف اطلاعاتي نيروهاي قرارگاه نجف اشرف به تحركات ضدانقلاب و گروهكهاي معاند به ويژه گروهك تروريستي پژاك و دريافت گزارشهايي از برنامه ريزي اين گروهك براي ايجاد ناامني در مناطقي از استان كرمانشاه ، تيم ويژه خرابكاري اين گروهك معاند در منطقه دالاهو پس از انجام كارهاي اطلاعاتي گسترده شناسايي و باتوجه به حساسيت موضوع دستورات ويژه اي به فرماندهان يگانهاي مستقر در منطقه امنيتي به منظور تشديد فعاليتهاي اطلاعاتي و عملياتي جهت كنترل تحركات و اطمينان از قصد شوم و اهداف اعضاي اين تيم داده شد.

وي در ادامه توضيح داد: درشرايطي كه واحدهاي اطلاعاتي سپاه تحركات اين تيم تروريستي را به طور كامل و به صورت شبانه روزي رصد مي كرد در تاريخ 14 ارديبهشت 1389 حدود ساعت 11 تيم تروريستي پژاك در منطقه دوشميان ارتفاعات دالاهو در غرب روستاي شلمه جار گرفتار شد و بلافاصله تيم هاي عملياتي و اطلاعاتي از تيپ نبي اكرم (ص) سپاه با حضور در محل درگيري و رعايت كليه اصول تاكتيكي و امنيتي به تيم ويژه خرابكاري پژاك نزديك و در ساعت 19 با انجام موفقيت آميز عمليات غافلگير كننده پنج نفر از عناصر پژاك شامل سه مرد و دو زن را به هلاكت رسانده و دو نفر ديگر را به شدت مجروح كردند كه مجروحين با استفاده از پوشش جنگلي وسيع منطقه درگيري موفق به فرار شدند كه نيروهاي خودي با انجام اقدامات لازم به تعقيب آنها پرداخته تا قبل از خروج از مرزهاي كشور بازمانده اين تيم تروريستي را دستگير كنند.

وي با اشاره به سرعت عمل و واكنش سريع نيروهاي جان بركف سپاه از مجروحيت يك نفر از نيروهاي خودي از ناحيه دست خبر داد و اضافه كرد: جنازه اعضاي به هلاكت رسيده گروهك ضدانقلاب پژاك و سلاحهاي ويژه، دوربين هاي ديد در شب، مواد منفجره، چاشني هاي انفجاري امكانات ارتباطي ماهواره اي و شارژرهاي خورشيدي به غنيمت گرفته شده از اشرار در اختيار نيروهاي سپاه قرار دارد.
سردار علي اكبر نوري در ادامه تصريح كرد: متأسفانه اشغال كشور عراق و حضور نيروهاي اشغالگر بيگانه كه در حقيقت دشمنان انقلاب اسلامي هستند باعث شد گاهي اوقات اشرار و گروهكهاي ضدانقلاب با استفاده از تجهيزات پيشرفته نظامي، تجهيزات ويژه جاسوسي و خرابكاري اهدايي بيگانگان به قصد ايجاد ناامني و برهم زدن آرامش و امنيت منطقه و مردم شريف و زحمتكش استانهاي غرب و شمالغرب كشور به مرزهاي ميهن عزيز ما نفوذ كنند. اما هم ضدانقلاب و گروهكهاي شرور و هم حاميان مستكبر آنها بايد بدانند توطئه هاي شوم آنها با رشادتهاي سربازان رشيد اسلام در نطقه خفه شده و عناصر مزدور و خود فروخته ضدانقلاب با پشتيباني نيروهاي اطلاعاتي بيگانه هرگز نمي توانند امنيت و آسايش مردم شهيدپرور مناطق مرزي و استانهاي غربي و شمالغرب كشور را به خطر بيندازند و عمليات موفقيت آميز اخير نيروهاي سلحشور سپاه هشداري جدي براي بازماندگان اين گروهك منحرف و ساير اشرار و ضدانقلابيون فريب خورده است.

وي در پايان يادآور شد: اطلاعات تكميلي اين عمليات در آينده نزديك دراختيار هموطنان گرامي قرار مي گيرد.

نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 23 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

 

چگونه یگان صابرین مرا نجات داد ؟ قسمت دوم یکشنبه بیست و دوم مرداد 1391 22:36

عرض درود و سلام خدمت مجاهدین صابرین

 

همونطور که در قسمت قبل گفتیم ، ما به وسیله اطلاع رسانی مناسب خانواده و دوستان همرزم شهدای صابرین به اطلاعات بسیار جالبی از زندگی تا شهادت چندین نفر از نیروهای عملیاتی سپاه در یگان صابرین دسترسی پیدا کردیم.

خوب حقیقتش برای من که از بچگی عشق کتاب های دفاع مقدس بود و عشق نظامی گری بودم، در سالهای کنونی بسیاری مفاهیم در سپاه عوض شده بود یه جورایی به قول حاجی بخشی یه زمانی آدم لباس سپاهی میدید دوست داشت بگیره ش بغل خود سپاهی رو که دیگه هیچی ولی بعد جنگ انگار.... یعنی به نظرم دیگه کسی اهل جنگ و شهادت و ... تو خیلی از ارکان نیروهای مسلح نیست .. نه فقط اونجا بلکه همه جا و هرکسی به قول معروف شیوه برنج خوری رو پیش گرفته و اصولا دیگه مملکت به قول معروف توسط خدا گردونده میشه !

اما خیالی خام بیش نبود چرا که با دیدن کسانیکه در اوج بی نیازی مالی و داشتن یک شغل آرام میتونند مثل خیلی از هم قطاران شون قید و بند دنیای اخروی رو بزنند و در دنیای کنونی زیست کنند به جاش رفتند در عملیاتی ترین یگان حال حاضر سپاه ( فکر کنم بعد سپاه قدس !) جون خودشون رو برای اهداف این نظام و این مملکت کف دست بزارند و به عشق شهادت برن ، شدیدا ضربه و شوک روحی مثبتی خوردم که سبب شد زمزمه های که درون ذهنم شروع شده بود تا برگردم از دنیای ضلالت باری که جز افسردگی و حسرت و آه و افسوس چیزی برام نداشت تبدیل به فریادهایی بشه که تیر خلاص ش نهایتا در شهادت سردار تهرانی مقدم بر بدن آلوده مون خورد .

دیگه اون شخصی که خودشو ادیب میدونست مرد ... و کسی دوباره زاده شد که نه مثل دوران نونهالی و نوجوانی ش پیرو راه حق ولی خام و نه مثل انتهای نوجوانی و جوانی ش در ضلالت اما با تجربه بود ، شدیم معجونی از هر دو ولی چون هنوزم میدونستیم راه درازه و تازه گردنه های نیمه صعب رو رفتیم پس باید کاری میکردیم و اون کار تحقیق بسیار زیاد و البته اینبار باز کردن چشم دل و فهمیدن حرف دل شهیدانی بود که بارها وصیت نامه شون رو خونده بودم از بچگیم تاکنون ولیکن زیاد برامون جلب توجه نمیکرد.

اینبار با دقت زیاد نشستیم زندگی شهید جعفرخانی شهید موسوی شهید بابایی زاده شهید صفری تبار شهید محرابی پناه شهید بریهی شهید منتظرقائم شهید امیدپور شهید غفاری شهید یوسف نژاد شهید رضایی و شهدای موشکی سپاه به خصوص شهید تهرانی مقدم رو مرور کردیم.

نه اینکه یادمون رفته باشه متوسلیان کی هست همت کی هست ... نه ، اتفاقا اونا رو هم بازمجددخوانی کردیم ولی اینبار با لطف مستقیم شهدایی که نمیدونم میدونند چقدر گنه کارم و خدا ابرومونو چقدر حفظ کرده ولی میدونم خیلی بهشون مدیونم بابته اینکه حداقل علی الحساب از خیلی عقاید گنه بارم باعث شدند برگردم.

همیشه به یادشون بودم از لحظه تولد مجددم و هستم ، گهگاهی خیلی خیلی زیاد گهگاهی ازشون دور میشم به خاطر گناهانم ولی میدونم طناب اهل بیت حلقه حلقه تا پایین میاد ، باید از پایین شروع کرد رسید به ائمه ، در این راه کمک رسان ما همین شهدا هستند.

برای خیلی ها شاید شهدایی دیگر بوده باشند ولی میدونم برای من شهدای یگان صابرین نجات بخش ترین نجات بخش ها بودند که با تیر خلاص شهید تهرانی مقدم منو به اوج رسوندن تا به حلقه و گردنه ی بعدی صعب العبور وارد بشم ...

مثل خیام نبودیم که تا مرحله حیرت و شک به دنیا رسید ولی دیگه بالاتر نرفت بلکه مثل مولوی و ... داریم میشیم ( در مقیاس ابسیلون ترشون !) که با عنایاتی که خدای متعال بهشون نشون داد رد میشن از گردنه ها

 

به امید گردنه ی آخر ، رسیدن به وصال محبوب ، در کنار یارانی که صابرینی هستند ...

 

شهید صمد امیدپور ( نفر عقب با کلاه سیاه) ، شهید محمد غفاری

مدت زیادی این عکس بک گراند مرورگرم بود ، حس بسیار عجیبی بهم دست میده این عکس رو میبینم البته تصاویر که بسیار زیاد هست از این دست و ذخیره زیاد داریم ولی این عکس فوق العاده س

وقتی نگاشون تو نگاهم میافته چشام تو چشاشون میافته دلم میخواد یک گلوله بزنم تو مغزم خودمو راحت کنم از شرمزدگی و خجالت ... یا نه دوست دارم سپاه برعکس ارتش بزاره ما به عشق مون از بچگی تا الان برسیم با قدم گذاشتن جای پای این عزیزان ... یا نه دوست دارم برای همه بگم هنوز شهید زنده س هنوز مفهوم شهادت زنده ست ... یا نه .... یا نه ... یا نه ... وای که چقدر حرف دارند این عکسا

شاید جالب باشه این خاطره رو از شهید غفاری با هم مرور کنیم :

آمد پیش من و گفت«آقا مهدی به یک شرط می خواهم برم سپاه»

گفتم:«شرط؟»

گفت:«شرطم اینه که من را بفرستید جایی که سختیش زیاده!»

مصاحبه اش هم با خودم بود ،توی مصاحبه خیلی اذیتش کردم...

هی بهش می گفتم تو برای کار آمدی و آمدی اینجا که حقوق بگیری...

اما او محکم روی حرفش ایستاده بود

که حتما باید به جایی مامور شود که سختیش زیاد باشد!

مصاحبه قبول شد و دو باره آمد پیشم که جور کنم برود نیرو ویژه!

گفتم:« تو از کجا فهمیدی که اصلا نیروی ویژه ای هست؟»

دیدم رفته است و تحقیق کرده است که این نیروها عملیات بیشتری دارد

و تصمیم گرفته بود که برود نیرو ویژه...

آخرش هم رفت،وشما بدانید که نیروی ویژه آخرش هم شهادت است...

 

اینو در نظر بگیرید با تلاشی که من برای فهمون مفهوم نیروی ویژه کردم برای کسانیکه مسئول این مساله هستند و همه ش میگفتند دلت خوشه ... فلان بهمان .... و این نیز داستان خودشو داره که به مرور میگم چی شد و چطور شد ما عزم مون جزم شد بریم نیرو ویژه !

 

اللهم ارزقنی الشهاده فی سبیلک

 


برچسب‌ها: صابرین, سپاه پاسداران

نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 22 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

پژاک هویتی مرموز ، قسمت اول جمعه بیست و هفتم مرداد 1391 12:53

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امروز میخوام در رابطه با نیرویی صحبت کنم که سالهاست باعث ناامنی مناطق شمال غرب و غرب کشور اسلامی مون شده ، نیرویی که اطلاعات منتشر شده از اونها اغلب یا مبهم هست یا کوتاه ، سعی میکنم تمام مواردی که طی این سالها ازشون خوندم و به خاطرم مونده رو یکجا و مفید ولی کوتاه بنویسم تا زمانیکه وقت کنم مفصل در رابطه با اقدامات شون صحبت کنم.

 

تاریخچه تشکیل پژاک

براساس تمامی روایت ها و منابع مختلف حتی کردزبان ، این نیرو پس از درگیری های بسیار شدید p.k.k یا پ.کا.کا ( کردهای مستقر در ترکیه) با نیروهای ترکیه  به وجود اومد.

 

در درگیری هایی که همیشه بین کردها و ترک ها پیش می اومد و به دلایل ریشه ای هیچگاه خاموش نمیشه و نخواهد شد به احتمال قوی ، ایران معمولا یا سیاست بی طرفانه داشت یا میشه گفت به نوعی حامی نیروهای پ.کا.کا بود به خصوص از وقتیکه ما با صدام حسین وارد نبردی سخت و هشت ساله نابرابر شدیم و پای ایران به اقلیم کردستان عراق باز شد و ارتباطات گسترده ای با نیروهای مبارز کرد علیه دولت صدام پیدا کرد و بعد از جنگ هم به نوعی ادامه یافت هرچند سابقه روابط کشور ایران با اکراد با سالهای بسیار پیش تر از انقلاب اسلامی برمیگشت.

به دلیل گستردگی این تاریخ تنها به ذکر این مساله کفایت میکنم که ایران در زمان شاهنشاهی محمدرضا پهلوی به دلیل درگیری هایی که با حکومت عراق البکر و ... داشت ( اینم خودش ناشی از سیاست های پیراستعمار انگلستان بود و سابقه ای چندین قرنی داره ) دست به تقویت معارضین کرد عراقی زد برای اعمال فشار بر عراق که موثر فایده هم افتاد لیکن بعد مدتی پای اسراییل هم به قضیه باز شد و با وصف مصالحه ایران و عراق و قطع روابط ایران با اکراد حداقل به صورت ظاهری، نیروهای کرد به دامان اسراییل پناهنده تر از قبل شدند.

 

این سابقه تا زمان انقلاب وجود داشت تا اینکه جنگ شد و بعد جنگ هم قرارگاهی با نام رمضان برای عملیات های داخل عمق خاک عراق در منطقه کردستان عراق شکل گرفت لیکن بعد از آتش بس نیروهای ایرانی ظرف مدت بسیار کمی تمامی تجهیزات و لوازمی که برای انجام عملیات به عمق خاک عراق برده شده بود رو وانهادند و فورا به عقبه خط مرزی رجوع کردند که گویا باعث کدورت خاطر اکراد ( که در این زمان شامل کردهای ترکیه و عراق و سوریه و ایران میشدند) میشه . 

ولی پس از پایان جنگ اکراد مبارزات خودشونو در همه زمینه ها و کشورها افزایش دادند ، دیر زمانی نه چندان دور ، ایران محفلی شده بود برای مبارزه اکراد و تجزیه طلبی ناشی از شانتاژ توسط عراق و ترکیه و امریکا و اسراییل ( در زمان جمهوری اسلامی) در نتیجه ایران خود رنج کشیده از امر تجزیه طلبی بود و با توجه به سوابقی که در این زمینه داشت اصولا سیاسی آگاهانه و معتدل در پیش گرفت تا در آینده هم خطر اکراد رو کمتر کنه برای خاک خودش هم در صورت نیاز از قدرت اونها برای تحت فشار قرار دادن نیروهای معارض دیگر کرد و نیز کشورهای همکار با دشمن خونی ایران یعنی اسراییل وابسته به امریکا استفاده کنه.

در این میان احزاب کرد ترکیه که به دلیل فشار بسیار وحشتناک ترک ها که حتی حق تکلم کردی رو هم از اونها گرفته بودند برای مدتی نامشخص با ایران اسلامی مناسبات تقریبا صلح امیز و دوستانه ای داشتند که در رسانه ها با عنوان همکاری ایران و پ.کا.کا نشر داده میشد هرچند به صورت رسمی این مساله تایید نشد.

براساس شایعات ایران تعدادی پایگاه نیز برای اموزش نیروهای کرد ترکیه به اونها در منطقه سردشت اختصاص داد و تا مدت زیادی این شایعات دامنگیر کشور ایران بود ولی به ناگاه در تلکس های خبری این مساله منتشر شد که در یک درگیری نیروهای انتظامی ایران با نیروهای کرد ترکیه پ.کا.کا بیش از یازده تن از آنان هلاک شدند. ( البته نیروهای کرد همین خبر رو برعکس عنوان کردند یعنی به شهادت رساندن یازده پلیس رو نشر دادند ) 

این مساله باعث ایجاد سوالاتی شد که باعث گردید عقبه ی قضایا باز بشه ، برطبق اطلاعات رسانه های ترک ، ایران با همکاری ترکیه در یک عملیات مشترک باعث کشته شدن چندین پ.کا.کا گردیده و نهایتا به دلایل نامشخص ایران از موضع خودش نسبت به پ.کا.کا عدول و جز دشمنان اونها قرار گرفته است.

البته به دلیل ماهیت شایعه اصولا نمیتوان تا انتشار اسناد رسمی نظر خاصی داد ، شاید به راستی گوشه ای از شایعات در رابطه با پایگاه های کردهای ترکیه در ایران صحیح باشد ولی بدینگونه : پ.کا.کا با سواستفاده از روابط حسنه با ایران دست به اقداماتی جهت محکم کردن پای خود در مرزهای ایران و در نتیجه به خطر انداختن سیاست خارجی کشور اسلامی ایران زده است و در نتیجه حکومت سیاست اعتدالی خودش رو برمیداره.

به هر روی آینده مشخص کننده بسیاری از مسایل پیشامد کرده می باشد.

ولی حال پ.کا.کا زخم خورده از ترکیه و ایران با توجه به فشارهای بسیار زیادی که روی نیروهای تجمیع شده ش در مناطق ترکیه داره دست به اقدامی عجیب ولی سازمان مندی شده میزنه که شاید بشه در اون عنصر دخالت نیروی متفکر خارجی رو پیدا کرد به خصوص که سابقه چنین اقداماتی در اکراد به ندرت دیده شده است.

نیروهای کرد ترکیه با تقسیم قوای خود بین کشورهای مختلف که زادگاه اکراد با زبان و گویش و ملیت متفاوت ولی عقاید مشترک ( تشکیل حکومت خودمختار کردستان برای قومیت کرد) هستد زد و در این میان سهم ایران بین 3 تا 5 هزار نیروی گریلای پژاکی بود !

بله دوستان ، به جرات میتوان شاکله ی اصلی پژاک را دستور روسای ارشدتر پ.کا.کا به نیروهای کرد اغلب ایرانی ( یا ترک) دستور به عزیمت به ایران می دهند و بقیه نیروها بین ترکیه و عراق و سوریه پخش می گردند.

در این زمان هاله ای از ابهام بین محققین موجود است که آیا به راستی پژاک شاخه ای جدا شده از پ.کا.کا است ؟ یا یک تیپ اعزام شده به منطقه ی ایران که شالوده ی نیروهای این تیپ را اغلب ایرانیانی که خواست های مشترک با اکراد عراقی و ترکی و سوری دارند تشکیل میدهد ؟

با توجه به کلیات قضیه یقینا تعیین کردن جواب این سوال باعث ابهام زدایی هرچه بیشتر مساله پژاک و روشن شدن ماهیت این نیروها میشود ولیکن تاکنون ضد و نقیض گویی بر ابهام زدایی برتری یافته است.

از سویی نیروهای پژاک برای ابهام زایی و نیز شاید نشان دادن موضع خود دست به نوشتن اساسنامه و رئیس انتخاب کردن زدند که باعث میشه شایعه جدا شدن و افتادن اختلاف بین نیروهای پ.کا.کا براثر شدت فشارهای ارتش ترکیه و ... و نهایتا جدا شدن هر یک از شاخه های ایرانی و عراقی و ... از آن برسر زبان ها بیش از پیش جریان یابد .

از سوی دیگر اقدامات مشترکی که نیروهای پژاک همزمان با نیروهای کرد  پ.کا.کا و نیز حضور چشمگیر اکراد ترکیه در این سازمان وجود داشتند و به چشم می آمد سبب شد که بسیاری پژاک را تنها یک قسمت از بدنه ی پ.کا.کا که خود را منشعب کرده تا دستی دراز برای سازمان مادرش در ترکیه باشد و عملا فشار روی سازمان مادر را کاهش دهد بشناسند.

به هر روی ، پژاک اولین اقدامات خود را در ایران شامل ساماندهی نیروها و ایجاد مراکز خاص چریکی برای آموزش و نفوذ بیشتر در آینده به مرور در دست اقدام داشت و در این راه نیز اکراد عراق به رهبری دو حزب معروف کردستان تحت رهبری بارزانی و طالبانی ، از کمک های بی دریغ خود به آنان ابایی نداشتند.

 

پایان قسمت اول


برچسب‌ها: پژاک, پ کا کا

نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 20 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

نسخه چاپيارسال به دوستان
با عمليات ويژه سپاه پاسداران
26 نفر از اشرار گروهك پژاك و كوموله به هلاكت رسيدند

خبرگزاري فارس: سردار پاكپور گفت: با انجام عمليات تعقيب و انهدام گروهك‌هاي ضد انقلاب در شمالغرب كشور، ضربه مهلكي به گروهك هاي پژاك، كوموله و دموكرات وارد شد.

خبرگزاری فارس: 26 نفر از اشرار گروهك پژاك و كوموله به هلاكت رسيدند
 

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني سپاه، سردار محمد پاكپور فرمانده نيروي زميني سپاه اظهار داشت: نيروهاي اطلاعاتي و عملياتي قرارگاه حمزه سيد الشهداء(ع) نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طي يك سلسله عمليات‌هاي خاص و هوشمندانه در راستاي ماموريت خود در تامين امنيت عمومي مردم استانهاي آذربايجان غربي و كردستان و پاكسازي منطقه از لوث وجود ضد‌انقلاب و گروهك‌هاي تروريستي تعداد 26 تن از عوامل و عناصر گروهك‌هاي مزدور را به هلاكت رساندند. سردار پاكپور افزود: پاسداران انقلاب اسلامي براي انجام ماموريت‌هاي خطير خود در تامين امنيت منطقه و تامين آسايش و آرامش مردم عزيز و ولايتمدار استانهاي شمالغرب كشور از هيچ تلاشي فروگذار نكرده و با هر گونه عوامل ناامني كه از سوي ضد انقلاب داخلي و خارجي بخواهد امنيت شهروندان و ساكنين اين مناطق را سلب نمايد با قاطعيت برخورد خواهند كرد. فرمانده نيروي زميني سپاه با اشاره به تعامل و همكاري اطلاعاتي مردم با نيروهاي نظامي و امنيتي منطقه تاكيد كرد: ضد انقلاب و گروهك‌هاي تروريستي بايد بدانند در هيچ نقطه‌ از كشور بويژه در مناطق غرب و شمالغرب كشور نقطه امني نخواهند داشت و هرگونه تحرك و رفتار آنان توسط مردم و نيروهاي نظامي و امنيتي منطقه رصد و با آنان به شدت برخورد خواهد شد. سردار پاكپور با اشاره به تاكتيك‌هاي هوشمندانه و سرعت عمل يگانهاي عمل كننده دربرخورد با تروريست‌ها تصريح كرد: با الطاف خداوندي و توجهات حضرت ولي عصر (عج) در اين عمليات موفق، به هيچ يك از رزمندگان سپاه پاسداران آسيبي وارد نيامد. فرمانده نيروي زميني سپاه با تجليل از مردم غيور شمالغرب تصريح كرد: مردمان شجاع و غيرتمند و دين مدار اين خطه از ميهن اسلامي در طول تاريخ انقلاب اسلامي همواره حافظ امنيت و ثبات پايدار بوده‌اند و با حمايت و همكاري با نيروهاي مسلح توطئه‌ها و فتنه‌هاي اشرار، ضد انقلاب و تروريست هاي وابسته به بيگانگان را دفع كرده و منطقه را از لوث وجود آنان پاك ساخته‌اند. سردار پاكپور در پايان به سركرده‌هاي گروهك‌هاي ضد انقلاب و تروريستي كه در صدد ايجاد ناامني در نقاط مرزي ايران هستند هشدار داد اميدواريم آنان از ضربه اخير و ضربات مرگباري كه در طول سه دهه گذشته از فرزندان ملت ايران و حافظان امنيت كشور متحمل شده اند، عبرت بگيرند. انتهاي پيام/

نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 19 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب


اگر پژاك هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموكراتيك بودن مي‌داند چرا خود به هيچ طرز فكر و رفتار بغيراز خود اجازه نمي‌دهد و با وحشتناكترين شيوه سركوب مي‌كند؟ آيا كسي در اين فرقه حق دارد حتي يك انتقاد كوچك از اوجالان داشته باشد؟ 

کردها مردمانی سخت کوش، مبارز، آزادی طلب و صبورند. مرزبانانی که سالهاست همگان بر این اعتراف اند که از قدیمی ترین ایرانیان اند و صاحب خانه این مرز و بوم و تاریخ مبارزات آنان علیه استبداد و ظلم هم در لابلای اکثر کتاب های تاریخ، مکتوب یا مکتوم مانده است. اما در کردستان، تروریست نداشته ایم هرچند خود بزرگ ترین قربانی ترور بوده است (هنوز همگان شیوه ترور اسماعیل سمکو را به یاد دارند) و در کردستان، هرگز غفلتی از زیستن آزاد و آرام در بین مردمانش دیده نشده است.
 
اما امروز، آفتی به این دیار زده است که باید وقایع و واقعیت ها را گفت و نوشت. و اگر فرقه پژاک توانست به زبانی فراتر از توهین و اتهام و جنجال، پاسخ منطقی دهد که جامعه ایران خواهد پذیرفت.

        

بارها نوشته و گفته ام که فرقه پژاک، از 2003 تاکنون نه تنها برای کرد و کردستان، مفید و مثمر ثمر نبوده است بلکه برعکس ، کاملا کردستیز و عامل تخریب زیستن و حیات آرام و آزاد در کردستان بوده است. برخلاف ادعاهای توهم آلود و احساسی ، وقتی اسم پژاک مطرح می شود کلمات و عبارات " ترور، بمب، اعدام، چپاول، انفجار و..." در ذهن تداعی می شود. تحت عنوان جعلی "حرکت آزادیخواهی کرد"، حیات و زیستن را در کردستان نشانه رفته است. اما به قول نویسنده یک وبلاگ " هرجا سخن از ترور و کشتار است، نام پژاک می درخشد"، هرجا سخن از اغتشاش و آشوب و ترور باشد حتما پاي اين فرقه درميان است.

واژه پژاک - مخفف پارتیا ژیانا ئازادا کوردستانی ( حزب حیات آزاد کردستان ) – اسمی بی معنا است، زیرا پارتیا ( حزب ): حزب سیاسی چارچوب تعریف شده و مشخصی دارد اما آنچه در پژاک می بینیم با هیچ معیاری سازگاری ندارد نه هماهنگ با فرهنگ مردم کرد و خواسته های آن است، نه ایدئولوژی تعریف شده ای دارد. 

مبنای تئوریک آن هم گفته های اوجالان است (دزد ادبی حرف بزرگان که بیشتر اعضا، بیسواد آنها را کورکورانه قبول می کنند). و بنا به رویه این فرقه ، اوجالان را تا حد خدایی بزرگ می کنند. فرقه اوجالان پرست پژاک، هیچ وجه تشابهی با حزب سیاسی ندارد لذا حزب نیست. ژیانا ( زندگی ): اما در پژاک کسی حق شک، تردید، اعتراض و انتقاد به گفته های این فرقه را ندارد و اگر کورکورانه قبول نکرد، تحت خائن و مامور و جاسوس محاکمه و یا اعدام می شود . پس واژه زندگی یا ژیانا صرفا برای فریب آورده می شود چون پژاک متضاد زیستن و زندگی است./ ئازادا ( آزادی ): فرد فریب خورده و عضو پژاک ، حق ندارد آزادانه از آن فرقه خارج شود، چاره ای جز فرار ندارد و در صورت دستگیری به اتهام خیانت، بدون محاکمه اعدام می شود. حق اظهار نظر و بیان آزاد برای هیچ عضویی وجود ندارد، باید الزاما گفته های فرقه را طوطی وار تکرار کند. 

امری متضاد ماهیت ازادی و به کار بردن کلمه آزادی ( ئازادیا ) در واقع خیانت به آزادی است. کوردستان - که صرفا ناسیونالیست های تجزیه طلب بجای املای درست کردستان از آن استفاده می کنند- اما کشوری به نام کردستان وجود نداشته و ندارد و عنوان مورد استفاده پژاک، رویای شاعرانه و خیال خام است .با این توضیحات، نام فرقه تروریستی پژاک بی پایه و اساس است.

پژاك هميشه تلاش دارد تا خود را چهره‌يي معصوم و دموكراتيك معرفي نمايد، ولي رفتارو كردار اين فرقه فرزندخوانده‌ي پ.ك.ك بيشتر نشانگر تروريست بودن آن است تا دموكراتيك بودن. این فرقه ، به هیچ عنوان ارزشی برای آزادی و حقوق بشر قائل نیست هر جنبش آزادی بخشی دارای ویژگی و مولفه مشخص است اما در چارچوب فکر و فعالیت این فرقه این مسایل نمی گنجد. برای تبیین و مطرح کردن مواردی در خصوص پژاک که در افکار عمومی کردستان وجود دارد، می توان – بدون اثبات صحت و سقم آن- متذکر شد ؛ حال تبغیات حکومت و یا شایعه مخالفان پژاک است یا خیر ، به هر حال در افکار عمومی کردها این مسایل مطرح می شود که خواه ناخواه 7-8 میلیون نفرند و 10/1 جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند.

1. فریب دختران و زنان ، اعضا فرقه – که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده - از ترس ، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان برگردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی برزبان نمی آورند، تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد . این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بست. پژاک که تاکنون افراد غیر نظامی زیادی را ترور کرده است با حرف های دهن پرکن، دختران ساده کرد روستایی را فریب می دهد (نمونه اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی خودکشی کرده اند: دوله نودیده ( کد زیلان)، شیرین آمود ( کد آیتن)، رحیمه یاشار ( کد ریحان)، سحر فیلیز ( کد سوزدار)،هدیه زنگین ( کد بریوان)، سونگول سالمان ( کد روزرین)، فاتما بایسال ( کد ژیندا)، امینه عثمان ( کد آهین )و ...). اوجالان درباره " ارزش و احترام " به زنان صحبت کرده است در حالی که در فرقه اش، زنان و دختران هیچ جایگاهی ندارند و در بسیاری از موارد مورد تجاوز قرار می گیرند. 

پيش از اين گزارش‌هايي در مورد فساد اخلاقي رهبران «پ.ک.ک» و سوء استفاده آنان از دختران پيوسته به «پ.ک.ک» منتشر شده بود. در صدر اين افراد هم نام عبدالله اوجالان قرار دارد. و هرگز پژاک و پ ک ک سعی نکردند که این شبه را روشن کنند و اگر شایعه ای بی اساس است برای مردم توضیح دهند.

2. وادار کردن مردم به همکاری، آنهم به زبان گلوله و تهدید ؛ که در صورت عدم همکاری از طریق عوامل خود به دولت خبر می دهند که نامبرده با پژاک همکاری داشته و دارد و فرد در بن بست قرار گرفته، راهی جز پذیرش خواسته هایشان ندارد. در جامعه افرادی جوان را فریب داده و جذب گروه می کنند ، زیرا از نظر آنها هدف وسیله را توجیه می کند.ادعای برابری، حق و حقوق می کنند اما عوامل شان به خاطر انتقامگیری گزارش کرده اند که فلانی همدست دولت است و وی را بدون دلیل و دادگاهی در برابر دیدگان زنان و کودکان در روستاهای مناطق کردنشین به گلوله بسته اند.

3. ممنوعیت ازدواج در پژاک، اما داشتن روابط نامشروع مخفی، امری رایج است. پ ک ک و پژاک ادعا می کنند که اعضای آن نباید ازدواج کنند و یکی از شعارهای اصلی این فرقه توجه خاص به حقوق زنان و احترام به آن می باشد اما در عمل چنین نیست. عثمان اوجالان - 60 ساله ، برادر رهبر پ ک ک - دوبار ازدواج کرد آنهم با دو دختر جوان 3/1 سن اش ( یکی 21 ساله اهل منطقه قطور خوی و دیگری ۲۲ ساله اهل آکره کردستان ) . البته بدون این که روال متداول جامعه را طی کند. رهبر پزاک نیز با یک دختر آلمانی ازدواج کرده است . او مقیم آلمان است و در جایی گرم و نرم ادعای مبارزه برای کرد را دارد در حالی که اعضای سیه روز و ساده هم حق ازدواج ندارند، از سوتغذیه رنج می برند و حق بازگشت هم ندارند. مردم کرد در ترکيه و عراق زندگي اقتصادي سختي را مي‌گذرانند، اما روزنامه «مليت»، نوشت که عثمان اوجالان 5/2 کيلو طلا به زن جديدش داد و هزينه ازدواجش نيز 52 هزار دلار بوده است.

4. خودکامگی اوجالان، رهبر خودخوانده امی ، سرمنشاء و رهبر این فرقه است ، فردی خود - انتصاب و تحمیل گر است که برای خود ماموریتی خاص قائل است و می خواهد که همه تکریم و ستایش مخصوص رهبر برایش قایل باشند و او حق و درستی مطلق است و هرچه او بگوید صحیح و مطلق است. خود را مامور آزادی کرد و کردستان دانسته و خود را خدای واجب التکریم و مظهر مطلق ستایش در بین اعضاء و هواداران می داند. 

در پژاک هیچکس، حق اظهار مخالفت با نظر اوجالان را ندارد حتی اگر به یقین بداند که او اشتباه می گوید باید اسیر ادعاهای پوچ و توخالی این فرقه باشند. روابط درونی ساختار تشکیلاتی، عین خودکامگی است. 

در روابط درونی خود مرزهای غیرقابل عبور ترسیم نموده و اعضای خود را به طرق مختلف کنترل می نمایند و به افرادی که از فرقه جدا می شوند تحت عناوین بریده، مزدور و خائن یاد می کنند. اوجالان را رهبر کاریزماتیک و دارای 500 کتاب می نامند، اوجالان قبل از دستگیری دشمن سر سخت مصطفی کمال آتاتورک بود و بعد از دستگیری به تعریف و تمجید از وی پرداخت، با ادعای استقلال برای کردستان جنگ را شروع کرد و اکنون مخالف سرسخت تجزیه ترکیه است اما ننگ آور این است که این رهبر خودخوانده کرد، نه کردی بلد است نه برای یادگیری آن تلاش کرده و تمام نوشته هایش به ترکی بوده و هست. 

زبان متداول در میان فرقه اش یعنی پ ک ک و پژاک نیز ترکی است. اما جای شرم آنجاست که وقتی اوجالان می گوید: من به ترکی فکر می کنم و به ترکی خواب می بینم. چنین فردی چگونه به خود اجازه می دهد به نام کرد این همه جنایت مرتکب شود؟ آیا یادگرفتن کردی برای کسی که ادعای نبوغ می کند کار خیلی سختی است؟ کسی که همیشه ادعا می کند نابغه است.

5. تظاهر به عدالت و برابری ، اما تعظیم دربرابر اوجالان، یعنی در پژاک و پ ک ک اگر کسی مطیع کامل رهبر مطلق نبود و یا نظرات مخالف ارائه دهد بايد عملا از صحنه كنار برود و هيچ اعتراضي هم وارد نيست. چون در منطق شان، اعتراض كردن به معناي كوچك شمردن و خودبزرگ بيني است. در پژاك مقوله‌ تخصص، مدنظر نيست. معيار و ملاك براي دادن مسوليت به کسی، به ميزان وابستگي تمام و كمال و اطاعت محض‌ آن فرد به رفتار و گفتار فرمانده‌ بستگي دارد و اجراي آنها بدون ارائه هيچ نظری. شخص را با اجبار به انجام کاری وادار می كنند تا در راهي قدم بردارد كه آنها تعيين مي‌كنند. 

مهم ترین ويژگي - از بدو تاسيس پ.ك.ك – بی سوادی یا كم سواد بودن اكثر اعضاي فرقه است که نوکران فریب خورده و چشم و گوش بسته باشند. حقيقت اين است كه اين فرقه با افراد فهميده و تحصيل كرده سرسازگاري ندارد و دانش وانتقاد و تفکر و تعقل را دشمن خود مي‌داند زیرا با فرمول‌هاي ساختگي و بي اساس نمي‌توان اين گونه افراد را فريب داد و به خدمت گرفت و از منتقدين و افراد آگاه ترس دارد و همه را مامور و جاسوس ناکجا آباد می خواند. چرا فقط افراد بی سواد فریب این فرقه ها را می خورند؟ 

چرا سرکردگان این فرقه ها اعضای معترض را بدون دادگاهی می کشند؟. (مانند د. ناصر از سوریه، دلیر ( آزاد طاهری ) از بوکان، عاکف ( خدر خرینگه ) از بوکان، حاملی از سوریه، دیلان از ( خوی )، ژینو از سردشت و ...) که اعضای فرقه پژاک بودند و صرفا به خاطر اعتراض به عملکرد نادرست، بدون دادگاهی و هیات منصفه و وکیل کشته شدند. اینها فقط برای کتمان جنایات خود فرافکنی می کنند. 

پژاك تعداد زيادي از اعضاي خود را - به جرم‌هاي مختلف - در دادگاه‌هاي صحرايي محكوم و از بين برد شاید در بسياري از دولت‌ها هنوز حكم اعدام اجرايي است؛ اما پژاك در عمليات تسویه درون – گروهی، اعضاي خود را به قتل مي‌رساند و بعد هم زير تخته‌سنگ‌ها و يا در گوشه‌ايي از دره‌هاي عميق دفن مي‌كند و هيچ وقت هم جایش را اعلام نمي‌كند. اگر هم سئوال شود ، در جواب مي‌گويند: فرار كرد بي شرف ! و ....

6. حامی هميشگی اغتشاشات و آشوب ها و ترورها ، که آنها را جنبش دموكراتيك ملت‌ها مي‌خواند. اگر پژاك هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموكراتيك بودن مي‌داند چرا خود به هيچ طرز فكر و رفتار بغيراز خود اجازه نمي‌دهد و با وحشتناكترين شيوه سركوب مي‌كند؟ آيا كسي در اين فرقه حق دارد حتي يك انتقاد كوچك از اوجالان داشته باشد؟ مسلما نه. هركس بايد تفكرات اوجالان را قبول داشته باشد و بدون چون و چرا عملي كند. هيچ كس اجازه ابراز وجود و نظرات متفاوت را ندارد. قانون (يا با من يا علیه من) بر اين فرقه حاكميت دارد. 

يا بايد هرآنچه كه تحميل مي‌شود بدون قيد وشرط مورد پذیرش و عملی شود يا اينكه بعنوان مخالف و دشمن معرفي مي‌گردي كه شايد شانس توبه كردن هم نباشد. اينها گوشه‌ یی از موارد نقض دموكراسي و حاكميت سيستم خودمحور و ديكتاتوري اوجالان است. ترور فیزیکی یا شخصيت يكي از كارآمدترين روش‌هاي فرقه براي به خدمت گيري انرژي افراد است. آیا اين رفتارو سياست ، دموكراسي است؟ پژاك تنها به ترور فكري و شخصيتي اعضاي خود بسنده نكرده و آنرا در ميان جامعه نيز اجرا مي‌كند به نحوي كه منتقد نظرات و افكار آنها ، محكوم به نابودي است.

7. توهم و دروغی به نام زندانی سیاسی، آنهم در ساختن کمپین های امضا " دفاع از حقوق زندانیان سیاسی "و مخالفت با " سرکوب اوپوزیسیون ". اما زندانی سیاسی در قوانین هر کشوری تعریف مشخصی دارد و افرادی که این گروهک ها، آنها را زندانی سیاسی می نامند، در واقع اعضای آنها هستند که حین عملیات تروریستی مسلحانه دستگیر شده اند. آیا یک تروریست مسلح می تواند زندانی سیاسی تلقی شود؟ 

اگر این فرد دستگیر نشود و افراد بی گناهی را ترور کند آیا همین گروهک های طرفدار حقوق زندانیان سیاسی آنها را برای محاکه تحویل مقامات قضایی می دهند؟ یا تشویق به ترور بیشتر می کنند؟ شاید اگر روزی دادگاهی منصف برای دادخواهی، تشکیل شود باید سرکردگان این فرقه های تروریستی در آن محاکمه شوند که با فریب گروهی از جوان های بی سواد و ساده لوح آنها را وادار به ترور افراد بی گناه کرده اند و به هنگام دستگیری آنها را زندانی سیاسی می نامند. وقتی ترکیب این فرقه ها فاقد سواد است چگونه می توانند الفبای سیاست را بدانند چه رسد به این که زندانی سیاسی باشند؟ مثلا حسین خضری خانیک برای انجام عملیات و فعالیت های تروریستی در کرمانشاه دستگیر می شود و خود نیز به اعمالش اعتراف نمود اما پژاک پیش از اجرای حکم اعدام حسین ، را فعال مدنی و حقوق بشری معرفی می نمود، اما پس از اجرای حکم ، با آب و تاب به عضویت او در این فرقه اعتراف کردند تا شهید سازی کنند و حسین مظلومش بخوانند (و اكنون دیگر درليست شهداي گروه قرار ندارد!).
 
در واقع، پژاک بسیار مشتاق و علاقمند به اعدام افراد دستگیر شده است که از طریق آن اعدام شدگان، برای خود نام و نانی، در بین دیگر جریان های سیاسی کردستان پیدا کرده و خود را بزرگ نشان دهد. خود در اروپا می نشینند و برای کسب شهرت و مال اندوزی مشتی جوان بی سواد را روانه کوه ها می کنند تا در حین عملیات تروریستی دستگیر شوند و آنها را زندانی سیاسی می نامند؟ اگر واقعا به حرف خود اعتقاد دارند چرا خود در عملیات شرکت نمی کنند و افتخار" زندانی سیاسی بودن "را نصیب خود نمی کنند؟ بعدها عبدالله اوجالان - رهبر فرقه های تروریستی پژاک و پ ک ک - در دیدار با وکلایش در زندان ایمرالی ( هتل ایمرالی ) به اعدام حسین خضری اشاره کرد و از او دفاع کرد. 

مدعی طرفداری از "دموکراسی آزادی و انسانیت "، از یک تروریست دفاع می کند و از " مردم " هم خواسته است تا چنین کنند! پژاک اگر فرستادگانش پس از ترور، موفق به فرار بشوند که خوش شانس بوده اند و اگر هم دستگیر شوند باید در برابر دادگاه پاسخگو باشند و طبق قانون ایران عملیات مسلحانه علیه کشور و مردم ایران در حکم محاربه است و اعدام می گردند.

8. فریب افکار عمومی و شهید سازی در فرقه پژاك ، خوره ای که به جان جوانان كرد ایرانی افتاده، امری رایج است زیرا هيچ ابايي هم از دروغ گفتن و وقاحت ندارد. يكي از سياست‌هاي مداوم و كارآمد پژاك، پروژه‌ شهيدسازي است. با دست خود جوانان خام و ناآگاه، اين مرز و بوم را به كُشتن مي‌دهد و بعدا آنان را شهيد مي‌خواند. زماني كه يكي از جوانان ساده لوح و فریب خورده و شتشوی مغزی داده شده، برای عملیات تروریستی به ایران می فرستد و كشته مي‌شود؛ پژاك با تمام نيرو و با اوج بزرگنمايي، شخص را قهرمان و بُتي می سازد و به مردم تحميل مي‌كند كه پرستش كنند. در سایت های اینترنتی، مرثیه ها نوشته می شود... که مغز جوانان كٌرد را شستشو دهند و جذب كنند. 

پژاك با اين راهكار خواهان جای گرفتن در افکار عمومی است زیرا معتقد است كه هرچه تعداد اعضاي كشته‌ شده‌ و "شهيد" بيشتر باشد به همان اندازه در ميان ملت محبوب می شود و پایگاه قوي براي سياست در جامعه پيدا مي‌كند و جایگاهی در میان سازمان های حقوق بشری. به همين خاطر پژاك باتمام وجود خواستار كشته شدن اعضاي جوان و فریب خورده است تا سران آن بيشتر به جاه و مقام و نام برسند.
 
تا با احساسات مردم بازي كنند و بعد خود را طرفدار حقوق بشر و آزادي جلوه دهند. خون ريختن افراد جوان و شهيد و قهرمان جلوه دادنشان، روشي است كه سران ترور از آن سود مي‌جويند. اما از اين خون ريختن‌ها چه كسي سود مي‌برد؟ آيا كُردها بهره‌مند مي‌شود؟ مردم ایران؟ نمونه بارز، شيرين علم هولي - با كد سازماني روناهي – سال گذشته به اتهام عضويت در پژاك و همراه با بمب در تهران دستگير شد- پژاك تاكيد مي كرد كه شيرين، عضو اوست، بي سواد است و فارسي را به زور صحبت می كند و بازجويي وي فاقد وجاهت قانوني است. 

اين كه شيرين بيسواد بود و ناآشنا به زبان فارسي ، خود حقيقت است اما پژاك در ماجراي شيرين بر روي نامه اي مانور داد كه گویی شيرين در زندان نوشته و در آن از درد و رنج و شكنجه خود بحث كرده و متن كامل نامه را كه به نام شيرين و به كام پژاك نوشته شده، نامه هایی که حتي عبدالرحمان حاجي احمدي، نيز نه سواد نوشتن آن را ندارد و نه توان روخوانی آن را، چه رسد به شيرين بيسواد كه قرباني جاه طلبي هاي پژاك شد و امروزه در وب سایت خود درباره اش مرثیه نوشته اند.

9. موج سازی و مرثیه های احساسی، امری است که پژاك براي اصالت غیرواقعی، در سايت رسمي خود، عكس و مشخصات افرادي را منتشر نموده‏‏، با این ادعا که از كشته‌شدگان اين گروه اند؛ اما برخي ازآنها اصلا ايراني نبوده‌اند، یا برخي از آنها قبل از تاسیس پژاك كشته‌شده‌ اند، یا بعضي‌ها در ايران كشته نشده بلکه در درگيري با نيروهاي تركيه كشته شده‌اند. مثلا افرادي چون فرزادكمانگر، فرهادوكيلي و علي حيدريان كه – رسانه های دولتی اعلام کردند که درسال 85 براي انجام ماموريت بمب‌گذاري كه از سوي پژاك به آنها محول شده بود؛ به تهران مي‌آيند و تقريبا با 10 كيلو TNT - دستگير و بعد اعدام مي‌شوند، که همانا اعدام چاره درد نبوده و نیست، اما. ( شيرين علم‌هولي - به تهران مي‌آيد و پس از انفجار بمب در اوايل خرداد 87 ، دستگير و بعدا اعدام مي‌شود).

نکته قابل تامل اینکه، پژاك مسئوليت بمب‌گذاري را برعهده مي‌گيرد و در سایت خود مي‌گويد و حتی حاج احمدي باافتخار در مصاحبه با روزنامه ايتاليايي مي‌گويد: ما مدتي قبل در تهران اقدام به بمب‌گذاري موفق نموديم. در واقع پژاك، اين افراد ساده‌لوح را پس از بهره‌برداري، همچون دستمالی بي‌ارزشي به گوشه‌ايي پرتاب می کند و سوءاستفاده‌ ابزاری و فريب پژاك براي همگان فاش می شود. آیا کردها نباید پرسش کنند که اين افراد قرباني مي شوند تا پژاك، در برابر رسانه ها و افکار عمومی مظلوم نمايي كند و خود را حامي حقوق بشر و حقوق كردها معرفي كند؟
 
چرا پژاک دست از خشونت برنمی دارد ؟ چرا این همه تناقض در عمل و گفتار دارند؟ نمونه دیگر مورد پرسش، فرزاد کمانگر، که حکومت اظهار داشت " سال 1385 به دستور فرقه پژاک قصد داشت یک بمب را با هدف انفجار جابجا کند، قبل از انتقال آن به داخل شهر، همراه با بمب مذکور دستگیر شد. او هم مانند عبدالمالک ریگی شوکه شده بود و باور نمی کرد اما به مقامات قضایی تحویل داده شد و مانند هر مجرم دیگر به دار آویخته شد" اما بعد پژاک و هوادارانش – و افراد مشهور به فعال حقوق بشری در کردستان - در سایت های اجتماعی و عمومی و رسانه ها و ... فریاد زدند و مرثیه ها نوشتند که " فرزاد، فعال حقوق بشر و معلمی ساده بیش نیست و بی گناه است" و هنوز هم واقعیت امر بر کسی روشن نشده است ، گروهی منتقد می گویند " اگر چنین است چرا هزاران معلم در این سرزمین اعدام نمی شوند ؟
 
او معلمی بود که همراه با بمب دستگیر شد، مگر در دادگاه بر اساس شایعه، حکمی را می پذیرد؟ (پیش از اعدام فرزاد صراحتا اعلام کرد که وی عضو آن بوده است و با این کار بر ادعاهای قبلی اش خط بطلان کشید. چون دستگیری و اعدام فرزاد کمانگر پرسروصدا بود و این فرقه را از نظر تبلیغاتی تغذیه کرد، البته خانواده کمانگر هم بهره ها بردند. مهرداد کمانگر برادر فرزاد، پناهنده فرانسه شد و در پاریس در یک کازینو کار می کند. شیرزاد کمانگر برادر دیگر فرزاد بلافاصله به عضویت شورای رهبری فرقه پژاک در آمد) " ، حال جدای از طرح این مسائل خصوصی بی مورد – و بدون در نظر گرفتن صحت و یا سقم اش و یا بی توجه به موج احساسی که او را همسنگ معلم های جان باخته ای چون فرخ رو پارسا، خانعلی، پرویز ناتل خانلری و ....می خوانند !- می توان پرسید که براستی چه کسی برنده و ذینفع این اعدام بود؟ ... جز پژاک، هیچ کس! 

                  

10. استفاده ابزاری از کودکان ، نشانه دیگری از اینکه پژاک برای اهداف خود، حد و مرزی را نمی شناسد و حتی به کودکان نیز رحم نمی کند. در اساسنمامه پژاک با نوشتن موارد فریبنده 18 سال سن تمام، می خواهد حتی تروریسم خود را در چارچوبی حقوقی جلوه دهد اما کودکان چه می کنند؟ فرقه ای که حتی به اساسنامه خود نیز معتقد نیست چگونه می تواند ادعای " مبارزه " برای کرد کند؟ 

چند نمونه از موارد متناقض مربوط به سن اعضا هنگام عضویت و پایین تر از 18 سال بودن آنها می آوریم وبعضی از افراد حتی هنگام کشته شدن نیز پایین تر از 18 سال سن داشتند. یکی از روزنامه دانمارک نوشت که " پ ک ک از کودکان برای جنگ استفاده می کند" و یاعکس هایی که منوچهر زنوزی - مدیر سابق روز تی وی – منتشر کرد که کودکانی را نشان می دهد که بین 14 الی 16 سال دارند و حتی خودش نیزگفت که " کودکان 8 الی 9 ساله را نیز در اردوگاههای پ ک ک دیده است و بیشترین کودکان اردوگاهها از ایران و اروپا هستند بدون آنکه والدین شان همراه آنان باشند. کوچک ترین آنها آموزش نظری و بزرگترها آموزش استفاده از اسلحه می بینند و تاریخ کرد - با تاکید بر آشنایی با عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک – می خوانند. در یک اردوگاه پناهندگان در عراق یک خانواده کرد سوریه را دیدم. آنها به دنبال دخترشان آمده بودند که پ ک ک وی را فراری داده بود. نیروهای امنیتی لبنان یک گروه از اعضای پ ک ک را در بیروت دستگیر کردند که در لبنان برای اسرائیل جاسوسی می کردند. قبلا فریب شعارهای خیالی پ ک ک را خورده بودند" و کسی هم تکذیبش نکرد! 

11. پ ک ک. پژاک، هر دو یکی است. فرقه پژاک - به سرکردگی عبدالرحمن حاج احمدی - در سال ۲۰۰۳ زیر چتر پ ک ک تاسیس شد. گرچه همیشه ادعا کرده اند که جدای از همدیگرند و هیچ ارتباطی با هم ندارند اما تمامی شواهد خلاف این امررا ثابت می کند. دلایلی متعددی برای این وجود دارد:
 
1. تمامی اعضای هر دو فرقه، بر این واقعیت صحه گذاشته اند که هر دو فرقه یکی است و تبادل اعضا در میان این دو امری متداول.
 
2. در سال 2003 پژاک به صورت شاخه ای از پ ک ک با هدف ایجاد خشونت و ترویج ترور در کردستان ایران تاسیس شد و تمامی اسناد و مدارک و بیانیه های این فرقه نشان می دهد که اعضای اولیه تشکیل دهنده آن همان اعضای پ ک ک و بیشتر از کردهای ایرانی می باشند.
 
3. پژاک و پ ک ک همیشه بر شخص اوجالان به عنوان رهبر مطلق و بلامنازع خود تاکید داشته و دارند. پژاک و پ ک ک ،یک فرقه با دو نام متفاوت اند. علی رغم ادعای فرقه پژاک و چتر حامی اش پ ک ک به رهبری عبدالله اوجالان که همیشه با بوق و کرنا اعلام آتش بس می کنند، خود را طرفدار دموکراسی و آزادی مردم کرد می دانند، هر روز شاهد خشونت و ترور توسط این فرقه هستیم که بعد خود رسما مسئولیت آن را برعهده می گیرند و پژاک و پ ک ک مخل امنیت مردم کرد شده اند.
 
4. تامين دارايي پژاك از كميته‌ مركزي بودجه و دارايي پ.ك.ك صورت مي گيرد. هركدام از احزاب هر چقدر درآمد ماهيانه داشته باشند بايد در نشست كميته‌ي مركزي بودجه و دارايي تحويل داده و آنان بودجه‌ ماهانه‌ي گروه را مشخص و تحويل ‌دهند. وابستگي فكري، سياسي، مالی. لجستيك به پ.ك.ك آيا نشانه استقلال پژاك است؟
 
5. پ.ك.ك ، سرمجموعه و صاحب اين گروه‌هاست، كه پژاك يكي از آنهاست و هيچ كاري بدون اطلاع و دستور او عملي نخواهد شد.
 
6- جابه‌جايي اعضا در بين هردو گروه. معمولا افراد جذب شده مستقيما در كمپ‌هاي HPG ( شاخه‌ي نظامي پ.ك.ك ) آموزش مي‌بينند و بعد از اتمام دوره با مدنظر گرفتن نكات امنيتي، سياسي و فكري تعدادي را براي كار در پژاك اعزام مي‌كنند در واقع سيستم آموزشي واحدی را دارا هستند.
 
7. پيروي از يك شخص بعنوان رهبر واحد. اين در حاليست كه پژاك و پ.ك.ك هردو خود را دو حزب مجزا از هم مي‌دانند كه تنها با همديگر همكاري دارند؛ آیا دو حزب متفاوت، يك شخص را بعنوان رهبر خود قبول دارند؟
 
8. ايدئولوژي ماركسيست – لنينيستي - ريشه‌ي فكري و كاري پژاك و پ.ك.ك - که خود آن را ايدئولوژي آپوچيتي مي‌نامند.
 
9. اساسنامه و برنامه‌ كاري همسان بر مبناي كنفدراليزم دموكراتيك. (ارائه شده از جانب اوجالان بعنوان خط ‌مشی فكري تماميه احزاب منشعب از پ.ك.ك. و پژاك هم بدون هيچ كم و كاستي خواهان اجرای آن در ايران است. یعنی استراتژي سياسي هردو براساس اجراي سيستم كنفدراليزم دموكراتيك در هر چهار بخش كردستان و کردهای عراق که پرسیدند: اوجالان که سالها با جمهوری اسلامی ایران همکاری کرد، کمک سازمان امنیت سوریه بود و علیه صدام حسین گلوله ای شلیک نکرد، چگونه می تواند مدعی 4 کردستان باشد ؟) و من کرد ایرانی، چرا باید دنبال و پیرو اوجالان باشم ؟

علی رغم وجود دلایل متعدد مبنی بر این که پژاک شاخه ای از پ ک ک است ( پژاك = پ ک ک )، حسین ماهر (از شورای رهبری پ ک ک) از فرقه تروریستی پژاک خواست که امسال در قبال ایران خشونت بیشتری به خرج بدهد. 

در اظهارات وی - منعکس شده در سایت پژاک- نکاتی کاملا ضد و نقیض به چشم می خورد. زیرا می گوید :"خلق مان در شرق كردستان تابحال مطالباتش را به شكلي دموكراتيك برزبان آورده است. در سال هاي گذشته كماكان آن را برزبان آورده و امسال نيز PJAK منشور چاره‌يابي دموكراتيك حل مسئله‌ كرد را ارائه داد که" پژاک مي‌بايست تصميات راديكال‌تري را در زمینه عملیات نظامی اتخاد كند. 

باید توجه داشت که پس از حملات یازده سپتامبر، پ ک ک برای این که شامل لیست تروریستی آمریکا نشود، اسم خود را به کنگره دموکراسی کردستان ( کادک ) تغییر داد . پ ک ک گروه های کوچکی از خود ایجاد کرد تا از حملات ترکیه و حملات احتمالی آمریکا مصون بماند. این تقسیم اعضا به صورت گروههای کوچک در عراق، سوریه و ایران انجام شد.
 
در کردستان عراق به نام حزب راه حل دموکراتیک کردستان و در ایران حزب حیات آزاد کردستان ( پژاک ) تشکیل شد. افرادی مانند عبدالرحمان حاج احمدی، احسان واریا،آکف زاگرس و گلستان دوغان که از سران پژاک هستند از اعضای مهم و سابق پ ک ک بودند". حاج احمدی در پاسخ به سوال روزنامه یونانی گفت: " ما دو حزب برادر و از یک هسته هستیم ". اما جمیل باییک گفت: " پ ک ک پژاک را تاسیس کرد و از آن حمایت می نماید ". این دو فرقه هر دو از رهبری مشترک عبدالله اوجالان پیروی می کنند.

12. رجز خوانی، شانتاژ، عقده گشایی در سایت ها و وبلاگ ها و آخر الامر هم کسی گفتار و نوشتار حضرات را متوجه نمی شود که فرقه پژاک به دنبال چه می گردد؟ جز اتهام و شانتاژ و عقده گشایی ، هنری دیگر دارد ؟ اما در برابر نقدها، اعضا یا طرفداران این گروه به جای ارائه پاسخی منطقی و مستند برای تایید یا رد مطالب، به فحش و ناسزا روی می آورند که این خود نشانه سطح پایین آگاهی و دانش اعضا یا طرفداران آن است. البته پژاك از روز تاسيس اش تا به ‌حال، هزاران بار اين حرف‌هاي عوامفريبانه را تكرار كرده. پژاكي‌ها خود به آنچه مي‌گويند، باور و اعتقادی ندارند چون حقيقت و و اقعیتی نیست که درراستاي خدمت به بشر و انسانیت باشد. انگاه جامعه کردها، اين حرف‌هاي بي‌اساس و دروغ را باور می كنند؟ به همین علت ، مردمان آگاه و با شناخت، پژاک، را پژواک خیانت می نامند و آنان را فرقه ای منزوی و بی ماهیت می دانند.

13. مواد مخدر منبع عمده مالی پ ک ک و پژاک است. زیرا سازمان های تروریستی بر دو پایه استوارند: ایدئولوژیکی – سیاسی و دومی اقتصادی. به هر حال در جاهایی که خلا قدرت دولت ها وجود دارد این سازمان ها خیلی زود رشد می کنند. آنها برای خرید اسلحه،مواد منفجره و نیازهای روزانه خود به پول نیاز دارند. در بین روش های درآمدزایی، قاچاق مواد مخدر بهترین آنهاست. یکی از مهم ترین مناطق حوزه پخش مواد برای پ ک ک اروپا می باشد که 80 در صد پخش را در آن بر عهده دارد. پ ک ک به یکی از اربابان واقعی مواد مخدر تبدیل شد که در میان هلال طلایی ( از پاکستان، افغانستان، ایران و ترکیه ) تا اروپا رقیبی ندارد. هزاران هواخواه پ ک ک در اروپا شبکه بزرگ پخش مواد مخدر را بر عهده دارند.
 
به گزارش اینترپل ( پلیس بین الملل ) در سال 1992 پ ک ک 80 کنترل مواد مخدر اروپا را در دست دارد. پژاک نیز به عنوان شاخه ایرانی پ ک ک نقش اساسی را به ویژه در مرز های ایران ایفا می کند. در گزارشات سالانه پلیس بین الملل ( اینترپل ) چنین آمده است: "بین 60 الی 70 درصد مواد مخدر وارده به اروپا از طریق استانبول انجام می شود. 178 تشکیلات کردی تحت کنترل پ ک ک و پژاک مستقیما در ترانزیت مواد مخدر دخالت دارند. دادستان کل آلمان نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: "80 درصد مواد مخدر مصرفی در آلمان توسط اعضای پ ک ک و پژاک تامین می گردد". 

اما عبدالرحمان حاجی احمدی سرکرده پژاک در آلمان زندگی می کند. بسیاری از اعضای دستگیر شده فرقه ها ی پژاک و پ ک ک نیز در بازجویی ها به این نکته اعتراف کرده اند که در آمد حاصله از مواد مخدر را برای تامین هزینه های فرقه های خود صرف می کنند. این فرقه ها ادعای باصطلاح " مبارزه " برای کردها را می کنند اما با نگاهی به این گزارشات، ماهیت واقعی آنها مشخص می گردد. در گزارشی در سایت وزارت دفاع انگلیس نیز بر لزوم برخورد قاطع با فرقه پژاک برای جلوگیری از ترانزیت و پخش مواد مخدر تاکید شده است.

در این دو فرقه واحد " گمرک " وجود دارد که وظیفه دارند در نقاط مرزی و محل تردد قاچاقچیان مواد مخدر، مستقر شود و تضمین ترانزیت مواد مخدر را برعهده بگیرند، یعنی نگهبانی دهند تا قاچاقچیان عبور کند. از قبل با قاچاقچیان هماهنگ هستند. هنگامی که محموله به نقطه مرزی محل عبور می رسد واحد گمرک پس از ارزیابی و بازرسی ، متناسب با ارزش و میزان بار، به صورت علنی "حق گمرک " دریافت می کند. کردهای مناطق مرزی از این موضوع مطلع هستند. ترانزیت مواد مخدر از طریق عوامل پ ک ک هم در ترکیه ادامه می یابد تا به اروپا می رسد. عوامل این فرقه در اروپا - بویژه در میان کردهای آلمان و بلژیک- وظیفه فروش مواد به اروپائیان را بر عهده دارند. گزارشات متعدد پلیس کشورهای اروپایی موید این مطلب است. پول حاصله از این راه مواد مخدر، منبع اصلی درامد فرقه پژاک می باشد. حتی بعضی از اعضا گاهی پول کلانی را بر می دارند و فرار می کنند مانند هه وال مانشت که اصالتا ایلامی بود.
14. جامعه کردها، تروریست نیست، بلکه کردهای شریف و نجیب، ملتی هشیار و آگاه و بیدارند و به جای احساساتی بودن، واقع بین هستند. در خاورميانه، تفکر غالب بر جامعه با ترور و تروريسم هم‌پيمان نمی شوند. اكنون اين فرقه‌ي تروريستي با اين وعده و وعيدهاي خيالي خويش، گمان مي‌كند كه مردم انسان دوست و اهل زیبایی و زندگی كُرد و ايراني، ملتي با هزاران سال تاريخ شرافت و كرامت، اجازه نفوذ ترور در زندگيشان را خواهند داد.
 
اما کرد ها خاطرات تلخی از جنگها ونا آرامی ها دارند. از روز نخست تا امروز، مردم کرد را با مصیبت ها و مشکلات فراوانی روبرو کرده است، حتی اعضای فریب خورده آن نیز دچار سردرگمی اند . این فرقه که با ترور و خشونت شکل گرفت، همواره می خواهد خود را با تبلیغات و پرخاش در برابر نقدها، تبرئه کند و خود را تشکیلاتی با اهداف سیاسی در راستای کرد قلمداد کند اما آیا چنین است ؟ ... پژاک ادعا می کند، یکه تاز میدان مسائل کردی است و خود را نماینده کردها می داند اما امروزه در موضع ضعف قرار دارد که حتی احزاب کردی مخالف ایران هم حاضر به گفتگو با آن نیستند و این یعنی عدم مشروعیت پژاک حتی در نزد مخالفان ایران.
 
احزابی مانند کومله و دموکرات - که سابقه سال ها فعالیت دارند - در بیان علل مخالفت خود با پژاک همیشه عنوان کرده اند که " پژاک یک فرقه مشکوک و بی پایه است که با حمایت اسرائیل و آمریکا و توسط پ ک ک جهت پیشبرد اهداف پ ک ک و فشار بر ایران تاسیس شده و به محض این که پ ک ک به اهدافش برسد این فرقه را منحل خواهد کرد چرا که این جریان برخاسته از اراده مردم کرد نیست"، یعنی نمی خواهند که با این فرقه ، مذاکره و همکاری داشته باشند. (البته رحمان حاج احمدی از اعضای اخراجی حزب دموکرات است ) و در پاسخ به اینکه " چرا پژاک با دیگر احزاب کرد مخالف ایران متحد نمی شود ؟ شیرزاد کمانگر گفت :" ما در این زمینه تلاش های زیادی انجام داده ایم اما متاسفانه احزاب دموکرات و کومله همیشه به ما جواب رد داده اند ".

پس از این که فرقه پژاک طی چند عملیات تروریستی تعدادی سرباز و غیر نظامی کرد را در مناطق کردنشین ایران هدف قرار داد تمام انسان های آزاده و رسانه های مختلف این حرکت را ترور وحشیانه قلمداد کرده و آن را محکوم کردند. روزنامه انگلیسی زبان ترند چاپ باکو پژاک را یک" باند راهزنان "نامید و نوشت: با این گونه رفتارهای غیرانسانی به چهره مردم کرد لطمه وارد می سازد در حالی که هیچ وقت نماینده مردم کرد نیست ". 

پژاك در توجيه ترورمرزبانان مريوان اعلام كرد: «اين عمليات، مقابل به مثل در برابر اعدام حسين خضري بوده است.» پژاك در سايت رسمي خود مسئوليت اين ترورها را برعهده گرفت. اما چه فرقي بين مقابله به مثل پژاك و ترور وجود دارد؟ پژاك اصطلاح مقابله به مثل را راهكاري براي توجيه عملكردهاي تروريستی خويش بيان مي‌دارد. در چه قالبي مي‌توان تعريف كرد؟ 

جز اینکه گفت: پژاک تهدیدی بزرگ علیه کردها است بیشترین کشته در کردستان، ناشی از درگیرهای گروهک ها بود که مردم غیر نظامی فدا شدند. این گروهک ها بیشترین تعداد کردها را خودشان اعدام کرده اند. بیشترین میزان ترانزیت و پخش مواد مخدر در کردستان توسط این فرقه ها ( به ویژه پژاک ) انجام شده است . این فرقه ها مدارس ساخت دولت در مناطق کردنشین را تخریب می کرند و معلمان را کشتند تا نشانه ای از حضور دولت در منطقه نباشد . 

در داخل شهر در نوروز ترور کردند تا مانع توسعه توریسم در منطقه شوند. یکی از بنیانگذاران فرقه پژاک عثمان جعفری است که بلافاصله از این فرقه جدا شد و به یکی از مخالفان سرسخت آن تبدیل شد. عثمان جعفری - از سرکرده های سابق و از بنیانگذاران پژاک- ضمن انتقاد شدید از عملکرد تروریستی پژاک می گوید: " تا این لحظه هم پژاک هیچ برنامه ای " برای کردها ندارد و فقط اسباب دست دیگران شده است. 

قشر دارای درک و فهم هیچ وقت از اسلحه برای مطرح کرده خواسته های خود استفاده نمی کند. ما کردها بیش از 50 سال است با اسلحه ره به جایی نبرده ایم. استفاده از زور و اسلحه علیه قدرتی مثل ایران کار اشتباهی است "در سال 1996 به عضویت پ ک ک در آمدم و این اشتباه بزرگی در زندگی من بود. اولین انگیزه ما این بود تا بتوانیم از آمریکا به عنوان مکانیسمی خارجی که در منطقه است استفاده کنیم و این فرصت تاریخی را از دست ندهیم . عثمان اوجالان از سران پ ک ک با من تماس گرفت و از طرح پ ک ک برای ایجاد پژاک مطلع کرد. چون پ ک ک اختصاصا به کردهای ترکیه می پرداخت لذا قرار بر این شد که آمریکا از طریق پ ک ک اما با عنوان پژاک بر ایران فشار وارد شود. اما در پژاک همه چیز یا سیاه است یا سفید، کاملا دُگم و غیر قابل انعطاف ". 

دیری نپایید که بسیاری از آن جدا شدند، تعدادی بدست پژاک کشته شدند مانند هوال سیپان که قویترین رقیب احتمالی دیگر اعضا برای بدست گرفتن سرکردگی این فرقه بود. افرادی مانند بهروز و حسین شجاعی یا عثمان جعفری هم از کاندیداهای احتمالی برای این پست بودند. هر یک به نوعی کناررفتند. عثمان اوجالان راجع به نحوه آمدن این افراد و کنار رفتن آنها بحث می کند .

نتیجه : و این عوامل باعث شد که فرقه پژاک روز به روز ضعیف تر شود. جدا شدن روز افزون اعضای آن – به خاطر ترور، تبعیض شدید، تجاوز جنسی، دیکتاتوری افکار اوجالانی، سرخوردگی و بی هدفی در - به آغوش خانواده اش بازگشتن ، مشابه وضعیت مجاهدین خلق است. یکی از اعضای جوانش پس از فرار گفت: " انگار من تازه به دنیا آمده ام . 6 سال از جوانیم هدر رفت ".
 
اکنون زمان مصرف پژاک رو به اتمام است و هر روز اعضای آن تسلیم نیروهای دولتی می شوند. هرچند اعضاي خود را گريلا - به معناي جنگجو که در زبان فارسي چريك و در كردي پيشمرگه است - می نامند اما با توضیحاتی که نوشتم، آیا گوريلای خونخوار نیستند؟ پژاك به غده ای سرطاني براي مردم ایران و كردستان تبديل شده و با سلب امنيت از مناطق كردنشين زمينه حضور هر گونه سرمايه گذاري در كردستان را از بين برده است خود را گريلا مي نامد (كلمه ای که در دوران جنگ هاي استقلال طلبانه مردم آمريكاي جنوبي وارد اديبات سياسي - نظامي شد و در دوره اوج فعاليت هاي چه گوارا متداول گشت).
 
اما قشر روشنفکر و تحصیلکرده کرد مخالف اوجالان و فرقه های پژاک و پ ک ک هستند چرا که آنها را عامل نظامی – امنیتی شدن کردستان می دانند.

پژاک و پ ک ک، که ارمغانی جز بدبختی و نکبت برای کرد و ایرانی نداشته اند، و مجموعه عواملی که باعث شده است این فرقه ها نتوانند افکار عمومی کرد و ایرانی و جهان را به خو جلب کنند و روز به روز منزوی تر شوند (عدم داشتن.تعریف مشخصی از " مسئله کرد "، حمایت مستقیم خارجی از این فرقه ها - اگر حرکتی مردمی باشد، نیازی به حمایت خارجی ندارد- ، احساسی بودن رفتار و گفتار اعضا و رهبران آن، تحلیل های تند و دون کیشوتی ، بیسواد یا کم سواد بودن اعضای آن - که خود معنادار است-، عقب بودن و عدم سازگاری تحلیل آنها با واقعیت های جامعه کردستان - که همواره از نظر سطح آگاهی، میزان جامعه کردستان عملا از این گروهک ها بالاتر است -، جاه طلبی و مقام طلبی ، فضای دیکتاتوری درون گروهی و تبعیض و...) و صبح تا شام هک این فرقه مارکسیست- لنینیست ، بگوید که برای حقوق مردم کردی مبارزه می کند (کردهایی که بیش از 98 در صد آنها مسلمان هستند) اما دیگر نمی توانند این شک ها و شبهات را رفع کنند زیرا مردم کرد، هویت و تاریخ و زبان شان در میان ایرانیان، قابل احترام است و با پژاک و پ ک ک ، معرفی نمی شود. هدفم از پرداختن به این مطلب ، صرفا آگاهی و واقع بینی بود که در حرکت اجتماعی و سیاسی مردم ایران، راه خود را می رود – حتی اگر این قافله ایرانی ها تا به روز حشر، لنگ باشد – اما دلیلی ندارد که – به خاطر خوش آیند و یا موضع گیری کسی و حکومتی و حزبی و ... – چشم بر واقعیت ها ببندیم ، کردستان هم جزیی از ایران است ، و باید مرض هایش را شناخت و برای علاج آن، کالبد شکافی هم کرد. به امید سربلندی ایران و ایرانی و ادای احترام به حرکت رو به رشد ایرانیان و کردستان که گام به گام در جهت بازشناخت جامعه خویش اند.

برچسب ها: پژاک ، پ ک ک
نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 19 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

عرض سلام خدمت تمامی ... تمامی خالقین خدای متعال

خوب من بعد مدتی که با خودم کلنجار میرفتم و هرکاری میکردم عکسایی باب میل از شهدای باب میلم دربیارم  و اصولا رخ نمی نمودند به ما این عزیزان برای کمک در این امر نهایتا یک طرح اولیه سریع زد تو ذهنمون و براساس ش فورا یک عکس طراحی کردیم هرچند شلوغ پلوغ کمی از آب دراومد ولی به خاطر سرعت و دلی بودن مساله ببخشید بر ما 

تصاویری که میزارم یکی نمای کوچک هست دیگری لینک دانلود عکس با کیفیت ، ضمنا توضیح میدم هر نماد تو عکس برای چی هست ، انشالله شهید محمد جعفرخانی این هدیه ناقابل رو که مطمئنم توجه خودش بر این حقیر بود رو بپذیره به امید طراحی های خیلی بهتر ، اخه امیدوار شدیم ...

تا قبل این هرکاری میکردم هیچی درنمی اومد هیچی و هیچی و هیچی ... ولی  یهو شروع کردم و نفهمیدم چطور شد تموم شد ... هنوز ناقص هست ولی برای شخص خودم مفاهیم توش مهم هست

این شما و اینم طرح های بچه گانه ما !

 

تصویری که مشاهده میکنید از چند تصویر درست شده که در پستهای بعدی میزارمشون اما علی الحساب :

1.تصویر اصلی پس زمینه متعلق هست به نیروهای پژاکی که در مدیا یا همون قندیل ( سمت ایران) هستند و صبحگاه مشترک شون محسوب میشه 

2.سمت راست بالا تصویر شهید جعفرخانی رو مشاهده میکنید که پشت یک سنگر قرار داده شده ، سنگری که ایشون رو پشت ش قرار دادم همون سنگر مقری هست که به خاطر دفاع ازش شهید علی پرورش به تنهایی با خیل عظیمی از گریلاهای پژاکی نبردی جانانه کردند و سرانجام نیز به شهادت رسیدند

سنگر به یاد ایثارگری های شهید پرورش و امثال شهید پرورش که نه همراه شهید جعفرخانی بلکه در مکانی دیگر و زمانی دیگر به شهادت رسیدند ولی مساله همون دفاع از سنگرهای اسلام و انقلاب که هدف مشترک شهیدان جعفرخانی و پرورش بود مدنظر هست

ضمن اینکه شهید جعفرخانی با نگاهی از بالا داره به منظره ی زیردستش نگاه میکنه منظره ای از کسانیکه به خاطر جهاد علیه شون جان خود را تقدیم آستان دوست نمود ... شاید که تو ذهنش به حال ساده لوحی و حماقت های این جماعت غصه میخوره ... نمیدونم

3.جلوی سنگر رو با گل های لاله ای آذین بستم که یادآور گل های لاله ی کردستان باشه مکان شهادت این عزیزان و همزمان یادآور جملات خداوند در قرآن که همانا جایگاه بهشتیان سرسبز است و در این مکان سرسبز همه چیز عطر سبز خاص خودش رو داره ، شهادت مبارک صابرینی ها

4.سمت چپ تصویر شما تصویر مجید کاویانی جانشین فرمانده کل نظامی پژاک رو میبینید که در بمباران های سنگین و دقیق سپاه پاسداران به هلاکت رسید به نحویکه تا مدتی پژاکی ها اولا خبردار نشدند چرا که جنازه ش پیدا نشد دوما مدتی طول کشید تا قطعات جنازه ش پیدا بشه و این ضربه بسیار سهمگینی بر پژاکی ها بود و به راحتی جبران شهادت بسیاری از چریک های پیر و ... سپاه رو نمود، این مساله در تمامی مجلات و اخبار پژاکی ها مشخص هست که ضربه بسیار سنگینی وارد شده بهشون با کشته شدن کاویانی

5.شمه کلی تصویر رو آتش قرار دادم نه به معنای اینکه آتش پاک کننده زشتی ها هست بلکه در معنی قرآنی اون که آتش سرنوشت کسانی هست که راهی جهنم میشن با مبارزه ناحقی که علیه حق و حقیقت میکنند

مجیدکاویانی که نمادی از پژاک هست داره در آتش میسوزه و به نوعی هم آتش به خرمن صبحگاه نیروهای پژاکی که تصویر بک گراند هست میندازه هم خودش داره میسوزه

6.قسمت دیگری آرم پژاک روی کله ی کاویانی هک شده همراه با اسم پژاک که نوعی حالت خردشدگی و شکستگی روی اسم هست با رنگ قرمز و سفید شکسته و البته همزمان نوعی سرم خونی رو در نظر بگیرید که خونش داره خالی میشه

دقت کنید به عکس، آرم پژاک نیمه پر و خالی هست .... برای من یعنی نفس های آخری که ممکنه با سرم کمکی امریکا و اسراییل و ... بازم پر بشه ولی :

 

7.این خون همراه با آتش داره میریزه بر روی نیروهای پژاکی که حالت صبحگاه مشترک !گرفتند و این یعنی اینکه هرچقدرم خون ریخته بشه ، قطعا همانا وعده خدا به بهشت رفتن شهداست و افتخار شهدا هست شهادت لیکن برای پژاک یعنی مرگ و خاری ، یعنی ذلت و بیچارگی که دامن خودشونم آخرش میگیره هرچقدرم بگن شهید فلان و بهمان بازم معنی نداره ، هرچند بسیاری از اکراد از نظر عقیدتی قوی هستند ...

8.تصویر دستانی هست به رنگ پرچم سه رنگ ایران که میره به سمت پژاک و کاویانی و اصطکاک رنگ خون ش نشان درگیری و نبرد هست که البته شرح ش در نوشته های قبل رفت.

9.جمله ای هست که براساس اون صابرین قوت میگیرند ... خدا با صابران هست و دوستدارشون

 

شهدا زنده هستید همیشه در پناه حق تعالی، ما را فراموش نکنید

 

منتظر تصاویر دیگری از همین عکسهایی که میبینید باشید با شرح تصویری !

 

برای دانلود عکس با کیفیت بالا :

http://s3.picofile.com/file/7565745799/pjak12q3_guerillas223.jpg

 

نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

چهارشنبه ، 15 تیر ، 1390

چرا محافظان احمدی دختران زیبا هستند؟ + عکس

عقل سلیم حکم می کند که افراد قوی هیکل، ورزیده و چابک برای محافظت انتخاب شوند . اما جالب است که همه محافظان حاجی احمدی سرکرده  پژاک  دختر هستند و آنهم بلااستثنا نازک اندام و زیبا رو...

 

بولتن نیوز:  پژاک  اعضای خود را از میان دختران و پسران انتخاب می کند . پسران و مردان از میانگین سنی 30 سال برخوردار هستند و اکثریت قریب به اتفاق آنان بیسوادند .

 

حاج احمدی رهبر  پژاکدختران از میانگین سنی 18 سال برخوردارند . تقریبا همه این دختران بیسوادند یا به طور متوسط پنجم ابتدایی خوانده اند .

 

دخترانی روستایی و ساده که زودباورند . این دختران در معرض شستشوی مغزی قرار می گیرند و با جملات کلیشه ای اوجالان درباره زن ذهن آنان پر می شود . آنان عاشق و شیفته رهبر بار می آیند تا جایی که ارائه هر گونه "خدمت " برای رهبر و منصوبانش یک خدمت در راه وطن تلقی می شود .

 

آری این است داستان غم انگیز دختران کردی که خانه و کاشانه خود را ترک می کنند و به امید روزی بهتر سر از کوهستان های قندیل در می آورند . آنان از همان اول به صورت نامحسوس تحت نظر قرار می گیرند تا با روحیات آنها آشنا شوند .
به بهانه های مختلف مانند آشپزی برای فرمانده، منشی گری، خیاطی و ... جدا می شوند . اما در این میان سرکرده اصلی نیازمند محافظ است . عقل سلیم حکم می کند که افراد قوی هیکل، ورزیده و چابک برای محافظت انتخاب شوند . اما جالب است که همه محافظان حاجی احمدی سرکرده  پژاک  دختر هستند و آنهم بلااستثنا نازک اندام و زیبا رو .

 

حاجی احمدی خیلی حرفه ای عمل می کند : در حضور خبرنگاران یا هر کسی که غیر عضو  پژاک  باشد اجازه نمی دهد این دختران زیبا رو در کنارش به عنوان محافظ دیده شوند . عکسبرداری از وی همراه دختران ممنوع است .

 

روناهی دختر 17 ساله سلماسی در برابر خواسته های شیطانی حاجی احمدی مقاومت کرد و فردای آن روز به اتهام تلاش برای اغفال رهبرمان و عامل دشمن بودن اعدام انقلابی شد .

 

زن آلمانی و مو بور حاجی احمدی به خاطر همین فساد اخلاقی از وی طلاق گرفت .

نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب گفت: در این عملیات با جانفشانى و شجاعت نیروهای صابرین که ناشى از ایمانشان بود، ما روى قله‌هاى عزت قرار گرفتیم و دشمن به دره هاى ذلت رفت.

به گزارش بولتن نیوز، اواخر خردادماه سال 90 بود که نیروی زمینی سپاه دست به یک سلسله عملیات برای برقراری امنیت در منطقه شمالغرب زد.

اگرچه سابقه جهاد برای برقراری امنیت در مناطق کردنشین در انقلاب اسلامی به ماه‌های اول پیروزی انقلاب بر می‌گردد اما این بار با وجود گذشت بیش از سه دهه از آن سال‌ها، یک بار دیگر پاسداران انقلاب باید خون خود را برای امنیت هموطنان کُرد می‌دادند.

فتح قله‌های امنیت در شمالغرب البته به راحتی نبود چراکه گروهک‌های ضدانقلاب با حمایت‌های همه جانبه اطلاعاتی و حتی لجستیکی غرب (به سردمداری آمریکا) این بار با تمام توان آمده بودند تا خاک بخشی از ایران را به توبره بکشند.

این عملیات‌ها که در نیمه اول سال 90 انجام شد، تا اواخر شهریور به طول انجامید تا نهایتا با تقدیم ده‌ها شهید و جانباز در این عملیاتها، بار دیگر امنیت به منطقه بازگشت و گروهک‌های ضدانقلاب مجبور به ترک خاک ایران شدند.

یگان ویژه نیروی زمینی سپاه که یگان «صابرین» نامیده می شود ازجمله یگانهایی است که عضویت در آن نیازمند پشت سر گذاشتن مراحلی دشواری است که از عهده کمتر کسی بر می‌آید و در واقع هرآنچه از سختی یگان‌های ویژه در فیلم‌ها دیده‌اید در صابرین عینیت می‌یابد.

یگانی که می‌توان آن را هم‌رده یگانهای ویژه در ارتش‌های مجهز دنیا دانست اما با یک وجه تماتیز مهم و آن هم روحیه ایمان و شهادت طلبی که نظیری در ارتش های دنیا ندارد. صابرین با شهدایی که در شمالغرب فدای امنیت کشور کرد، کارنامه درخشانی که از خود به جای گذاشت.

آنچه در ادامه آمده است گفتگو با سردار مرتضی میریان فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب و جانشین فعلی معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه است که به بررسی نقش این یگان در برخورد با پژاک پرداخته است.

*****

سردار میریان در ابتدا با اشاره به نامگذاری یگان صابرین گفت: نام صابرین برگرفته از آیه 65 سوره انفال است که خداوند در این آیه یک مقایسه کمى کرده و توان صابرین را در برابر دشمن، یک به 10 مشخص مى‌کند، البته خداوند در اینجا قید مى‌کند به شرطى که ایمانشان قوى باشد.

وی افزود: در نیروى صابرین هم مهمترین مشخصه ایمان و اعتقاد است. دو مشخصه مهم دیگر براى این نیرو نظر گرفته شده است، یعنى یک نیروى صابرین، فردى 3 بعدى است. بعد دوم و سوم، علم و تخصص و دیگر توان بالاى جسمى است. همه اینها از آموزهاى دینى گرفته شده و در آیین‌نامه صابرین هم آورده شده است.

* بسیج امکانات و فدراسیون‌های کشور برای تشکیل صابرین

جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه ادامه داد: وقتی قرار بود یک نیروى ویژه تشکیل شود، آموزش‌هایش هم باید خاص و متناسب با تعریف نیرو باشد. در ابتدا یک بحثى بود که این آموزش در خارج از کشور صورت بگیرد یا داخل و آیا داخل توان چنین آموزشهایى را دارد یا ندارد؟ در آن زمان جلسات مکررى در آموزش نیروى زمینى در این خصوص برگزار شد. نهایتاً بحث بر این شد که شاید ما به تنهایى توان آموزش کامل را نداشته باشیم اما با بسیج امکانات کشور مثل فدراسیونهاى مختلف مى‌توانیم به هدفمان برسیم.

میریان تصریح کرد: ما در طول دوره یکم و دوم از 300 مربى استفاده کردیم که بخش زیادى از آن بیرون از سپاه بود. فدراسیونهاى کوهنوردى، صخره نوردى، رزمى، تیراندازى و خیلى فدراسیون‌هاى دیگر را آوردیم پاى کار و از مربیان آنها استفاده کردیم. یعنى تمام کشور را بسیج کرده و پاى کار آوردیم تا امروز با گذشت قریب به 12 سال از تشکیل صابرین، مربیان متخصص خودمان را داشته باشیم.

* داوطلب و شهادت‌طلب بودن اولین ویژگی‌های صابرین

وی در خصوص نحوه انتخاب نیروهاى اولیه صابرین، گفت: فراخوان دادیم و شرط اولیه هم این بود که داوطلبین، نیروى رسمى سپاه باشند. در اولین مرحله تعدادى داوطلب شدند. افراد باید دو ویژگى مى‌داشتند تا وارد مراحل بعدى شوند، اول داوطلب بودن و دوم شهادت طلب بودن.

فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب اظهار داشت: اولین تستى که گرفتیم این بود که 54 کیلومتر راهپیمایى مداوم و با تجهیزات داشتیم که چند نفر ریزش کردند. انواع و اقسام تست‌ها را از این افراد گرفتیم، از تستهاى بدنى تا روانى و هوش. بحث هوش و آمادگى ذهنى فاکتور خیلى مهمى است. نیروهاى ویژه در شرایط سخت قرار مى گیرند و خودشان باید تصمیم بگیرند، طرح ریزى کنند و عملیات انجام دهند. لذا باید از هوش بالایى برخوردار باشند. همچنین صعودهاى بالاى 4000 متر، حدود 300 کیلومتر جنگل نوردى، 500 کیلومتر کویرنوردى و بالاى 1200 متر صخره نوردى از دیگر آزمایش‌هاى ما بود.

* تکاور، نیروى مخصوص و نیروى ویژه؛ سه سطح صابرین

میریان با بیان اینکه سطوح تکاور، نیروى مخصوص و نیروى ویژه براى صابرین تعریف شده است، خاطرنشان کرد: در هنگام تشکیل صابرین، متون و اطلاعات مربوط به 11 نیروى ویژه در دنیا ترجمه و مطالعه شد بخصوص نیروهاى ویژه انگلیس که حدود 400 سال قدمت دارد و تقریباً پایه و الگوى همه نیروهاى ویژه در دنیاست و اغلب کشورها از آن الگو گرفته‌اند. ما هم از تجارب دیگران حتى اگر دشمن باشد نگذشتیم.

جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه افزود: ما زیربنا و پشتوانه‌اى بسیار قوى داریم که بسیارى از آن آموزه‌هاى قرآنى است و سیره اهل بیت(ع) و پیامبر اکرم(ص) که مى‌تواند بسیار کارساز باشد. بنیادى‌ترین بحثهاى ما و ویژگى عمده ما یعنى ایمان، علم و تخصص و توان جسمى برگرفته از قرآن است.

* جنگ شمالغرب، جنگ اراده‌ها بود

فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب تاکید کرد: در نبرد اخیر در شمالغرب هم همین بود. اگر اراده نیروها قوى نبود، شکست مى‌خوردیم. این اراده ما را پیروز کرد. در حقیقت جنگ، جنگ اراده‌ها بود. اساس صابرین هم همین است. یعنى اگر ما آن صبر و تحمل و استقامت را داشته باشیم، پیروز هستیم. اگر اراده ضعیف باشد با دو شکست به اصطلاح جزئى کار ما تمام است. لذا این نکته خیلى مهم است که اراده قوى پیروز کننده جنگ است.

* تک تیراندازها نقش تاثیرگذاری در عملیات شمالغرب داشتند

وی با اشاره به نقش تک‌تیراندازها در عملیات شمالغرب، تصریح کرد: تک تیراندازها نقش تاثیرگذاری داشتند و باید روى تک تیرانداز حساب ویژه‌اى باز کرد. گاهى یک تیر ممکن است ورق جنگ را برگرداند. در دوران دفاع مقدس، تلفاتى که دشمن با تک‌تیراندازش از ما مى‌گرفت با تانکش نمى‌توانست بگیرد. در این عملیات تک‌تیراندازهایمان با استفاده از تجارب و تجهیزات خوبى که داشتند تلفات بالایى از دشمن گرفتند.

میریان در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: از گذشته در غرب کشور دو گروه عمده داشتیم یکى گروه دموکرات و یکى کومله، که گروه دموکرات 70 سال قدمت دارد. این گروه‌ها همیشه آلت دست بیگانه بودند. یک روزى شوروى، یک روز آمریکا و انگلیس و سایر قدرت‌هاى خارجى دیگر و هیچوقت هم دستاوردى نداشته‌اند و وقتى آن بیگانگان به اهداف خود رسیده‌اند بر سر اینها معامله کرده‌اند.

وی ادامه داد: تنها کارى که اینها کرده‌اند این بوده که مزاحمت‌ها و دردسرهایى براى حکومت مرکزى ایجاد کرده و تعدادى کشته روى دست حکومت و خودشان گذاشته‌اند. همچنین خسارت‌هایى به مردم منطقه وارد کرده و باعث عدم پیشرفت و عمران منطقه غرب شده‌اند.

فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب گفت: این دو گروه حدود 25 سال با جمهورى اسلامى معارضه کردند و چیزى هم به دست نیاوردند جز ضربه زدن به منطقه. جمهورى اسلامى به همه استانها نگاه یکسانى داشت اما این گروه‌ها با جنایت‌هاى خود مانع تحقق این نگاه بودند. افرادى که براى خدمت و آبادانى به این مناطق مى‌رفتند با تهدید و شکنجه و کشته شدن روبرو مى‌شدند و به این وسیله پتانسیل‌هاى زیادى از دست رفت.

میریان افزود: با فشارى که از طرف مردم به اینها آمد، فهمیدند باید اسلحه را کنار بگذارند و این راه به جایى نمى‌رسد. امروز می بینیم که در مناطق مرزى و روستایى کردستان به برکت امنیتى که بوجود آمد، عمران و آبادانى بسیار خوبى برقرار است.

* حدود سال 80 مسئولین متوجه عضوگیری پ.ک.ک در ایران شدند

جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه با اشاره به شکل‌گیری گروه پ.ک.ک، اظهار داشت: حدود 35 سال پیش در ترکیه یک گروه کردى به نام پ.ک.ک شکل گرفت که در مبارزه و تقابل با نظامیان این کشور بود چون نظامیان ترکیه با تفکر آتاتورکى، ظلم زیادى مى‌کردند. در ترکیه 9 استان کردنشین و 25 میلیون کرد وجود دارد. اینها با ما مشکل خاصى نداشتند و ما هم دشمنى با اینها نداشتیم. تا اینکه در حدود سال 80، مسئولین متوجه شدند اینها در حال عضوگیرى و نفوذ در ایران هستند و دارند تبدیل به یک تهدید مى شوند.

فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب خاطرنشان کرد: به هرحال در اوایل دهه 80 پ.ک.ک چهار شاخه را براى ترکیه، عراق، سوریه و ایران تشکیل داد که شاخه ایرانش «پژاک» نام گرفت. البته اینجا باید بگویم که پژاک و پ.ک.ک هیچ فصل ممیزى ندارند و ما هیچ تفاوتى در ابعاد مختلف میان این دو ندیدیم. چه در تجهیزات، چه آموزش‌ها، مقرها و سایر موارد.

* استفاده از جاذبه‌های جنسی برای جذب در پژاک

میریان در خصوص شیوه‌هاى جذب نیروى این گروه‌ها، گفت: جوانان روحیه هیجانى دارند و این گروه‌هاى مسلح و معاند از این منظر مى‌توانند جذابیت‌هایى داشته باشند. نکته دیگر استفاده از جاذبه‌هاى جنسى است چون دختران را هم جذب مى‌کنند. عمده دخترانى که جذب این گروه مى‌شوند، کسانى هستند که با خانواده‌هاى خود مشکلاتى دارند و از خانه فرار مى‌کنند، مثل ازدواج هاى اجبارى.

حضور و استفاده زنان در گروهک تروریستی پژاک

وی ادامه داد: موضوع دیگر سوءاستفاده از مشکلات اقتصادى مردم منطقه و معضل بیکارى است. مبالغى که عمدتاً از طریق قاچاق و حامیان خارجى خود مثل آمریکا و رژیم اسرائیل کسب مى‌کنند، به اعضاى خود مى‌پردازند. ارمنستان هم که با ترکیه اختلافات عمیقى دارد از اینها حمایت مى‌کند.

جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه با اشاره به نسبت و ارتباط این گروه‌ها با آمریکا، اظهار داشت: رویکرد آمریکا حدوداً از سال 80، تغییراتى کرد و آنها بعد از مطالعاتى که داشتند به این نتیجه رسیدند که باید تهدید اسلام را جایگزین تهدید کمونیسم کنند و بزرگترین اشتباه تاریخى خود را مرتکب شدند چون تهدید خداپرستى را جایگزین تهدید بى‌خدایى کردند.

* 11 سپتامبر بهانه‌ای در راستای ابرقدرت شدن آمریکا بود

میریان تاکید کرد: پس باید بهانه‌اى براى اقدام علیه این تهدید فرضى درست مى‌کردند. وزیر دفاع آمریکا دو سه سال پیش از 11 سپتامبر مى‌گوید ما باید در آمریکا ضربه‌اى بخوریم تا این ضربه بهانه لشگرکشى ما به خاورمیانه شود. 70 نفر از استراتژیست‌ها و متفکرین آمریکا نامه‌اى براى بوش پدر مى‌نویسند و مى گویند بعد از فروپاشى شوروى تا 10 سال دنیا گیج است. این یک فرصت تاریخى براى آمریکاست و باید میخ خودش را به عنوان ابرقدرت دنیا بکوبد و اگر نکوبد این فرصت براى همیشه از بین مى‌رود و ما دیگر نمى‌توانیم ابرقدرت باشیم.

وی افزود: بر همین اساس مى‌بینیم که ماجراى 11 سپتامبر اتفاق مى‌افتد. اگر نگوییم خودشان این حرکت را کردند اما به آن کمک کردند. آمریکایى‌ها یک خصوصیتى که دارند این است که مى‌گویند جلوى هیچ کارى را نگیرید و بگذارید اتفاق بیافتد. سعى کنید موضعى بگیرید که از هر اتفاقى بیشترین بهره را ببرید.

* «کیک 200 میلیون دلارى» اعراب برای آمریکا

جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه تصریح کرد: در ماجراى حمله عراق به کویت، پیش از حمله، وزیرخارجه آمریکا اعلام کرد اگر بین دو کشور عربى جنگى باشد موضع ما بى‌طرفى است، در حالیکه داشتند طراحى‌هاى جنگى مى‌کردند. اسم این جنگ را هم گذاشتند «کیک 200 میلیون دلارى» چون پول جنگ را از حکام عرب گرفتند و تمام تجهیزات جنگى خود را با پول اعراب نوسازى کردند. آمریکایى ها با چنین تفکر و رویکردى وارد منطقه شدند و نیاز به مزدورانى هم داشتند. امثال ریگى و پژاک را مى‌توان سرباز بى‌جیره و مواجب آمریکا دانست. روى اینها سرمایه گذارى کردند و مشغول تقویت اینها شدند.

* هرلحظه باید آماده و گوش به زنگ باشیم

فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب با بیان اینکه برخى‌ها شاید فکر کنند اینها چهارتا قاچاقچى ساده هستند، گفت: حضرت آقا عبارتى دارند به این مضمون که اگر شما در سنگرهایتان خوابید، دلیلى ندارد دشمنتان هم خواب باشد. او بیدار است و کار خودش را مى کند. ما هرگز نباید دشمنمان را دست کم بگیریم. هرچند بزرگنمایى هم درست نیست و نمى‌کنیم. الان هم همینطور است و نباید فکر کنیم چون پیروز شدیم، دیگر همه چیز تمام شد. هرلحظه باید آماده و گوش به زنگ باشیم.

میریان با اشاره به بخشی از اقدامات در عملیات شمالغرب، اظهار داشت: در ابتدای کار، اقدامات اولیه از جمله شناسایى و طرح‌ریزى در منطقه شمالغرب آغاز شد. جاده سازى و مهندسى که شروع شد، حساسیت آنها هم زیاد شد و درگیر شدند و مزاحمت‌هایى را براى کار مهندسى آغاز کردند.

* کاشت 14 مین در یک جاده توسط پژاک

وی خاطرنشان کرد: ما در خاک خودمان مشغول کار عمرانى بودیم و به نوعى آنها بودند که با ایجاد مزاحمت جنگ را شروع کردند. بعضاً تا 14 مین در یک جاده مى گذاشتند که تقریباً تمام مین‌هاى آنها کشف شد. مثلاً ما شروع کردیم به جاده زدن در بورالان که براى آنها بسیار گران آمد و به شدت با ما درگیر شدند و 10 تا 20 کشته در این قضیه دادند تا جلوگیرى کنند که البته موفق هم نشدند و ما کار خودمان را کردیم.

جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه با بیان اینکه دشمن به دو چیز اعتراف کرد؛ نخست اینکه شما به هر جایى حمله مى‌کنید آنجا را مى‌گیرید و دوم هم اینکه ما توانایى پس گرفتن این مناطق را از شما نداریم، گفت: مثلاً با قوى‌ترین نیروهایشان حمله کردند براى گرفتن قله حاج ابراهیم و 17 کشته هم دادند اما موفق نشدند. در یک جمع بندى مى توان گفت با جانفشانى و شجاعت نیروها که ناشى از ایمانشان بود، ما روى قله‌هاى عزت قرار گرفتیم و دشمن به دره هاى ذلت رفت.

برچسب ها: پژاک ، سپاه ، تیرانداز
نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

در پی عملیات‌های سپاه صورت گرفت؛
در پی عملیات‌های سپاه، مجید کاویان جانشین فرمانده کل تروریست‌های پژاک به هلاکت رسیده است.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از فارس، در پی عملیات‌های نیروی زمینی سپاه در مقابله با گروهک تروریستی پژاک، مجید کاویان با اسم مستعار سمکو سرهلدان جانشین فرمانده کل تروریست‌های پژاک روز شنبه 12 شهریورماه به هلاکت رسیده است.

مجید کاویانی متولد شهر بانه است که از سال ۱۹۹۹ میلادی به صفوف تروریست‌های پ‌ک‌ک ملحق شده و بعد از تاسیس فرقه‌ی تروریستی پژاک توسط پ‌ک‌ک در سال ۲۰۰۳ میلادی، در این فرقه‌ مشغول فعالیت‌های تروریستی بوده است. سمکو به عنوان جانشین فرمانده‌ی کل نیروهای (پژاک) مشغول به خوش‌خدمتی و انجام عملیات‌های تروریستی در ایران بود که در درگیری‌های اخیر کشته شد.

 
فرمانده کل گروهک تروریستی پژاک با انتشار بیانیه‌ای این خبر را تایید کرد.  

وی در این بیانیه اعلام کرده است که روز شنبه دوازدهم شهریورماه و در دومین مرحله‌ از حملات سپاه پاسداران به ‌قندیل فرمانده گریلا مجید کاویان با کد سمکو و جانشین فرماندهی کل نیروهای شرق کردستان در حال فرماندهی عملیات در کوتامان همراه با گریلا روژهات بوتان به‌ در اثر اصابت ترکش توپ کشته شد.
 
نوشته شده توسط porya parvin در یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

عمليات سپاه عليه پژاك تا استقرار دولت عراق در مرز استمرار دارد
عملیات تهاجمی و انهدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه ضد انقلابی‌های آمریکایی پژاک در نوار مرزی شمال عراق و ایران تا زمانی که دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان در مرز مشترک مستقر نشوند، ادامه خواهد داشت.يك مقام ارشد نظامي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا گفت: عمليات تهاجمي‌وانهدامي سپاه پاسداران عليه پژاك در مرز تا زماني كه دولت‌مركزي‌عراق و اقليم كردستان در مرزمشترك مستقرنشوند، ادامه‌خواهدداشت.
يك مقام ارشد نظامي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا گفت: عمليات تهاجمي‌وانهدامي سپاه پاسداران عليه پژاك در مرز تا زماني كه دولت‌مركزي‌عراق و اقليم كردستان در مرزمشترك مستقرنشوند، ادامه‌خواهدداشت.
 
 
به گزارش البرز نیوز، یک مقام ارشد نظامی در قرارگاه حمزه سیدالشهدا گفت: طی عملیات‌های هفته‌های اخیر سپاه پاسداران بیش از 50 نفر از عناصر ضد انقلاب کشته و تعداد 100 نفر از آنها زخمی و عده‌ای نیز به اسارت درآمده و در اختیار نیروهای امنیتی ما هستند و کشته‌های گروهک در شمال قلعه دیزه و اطراف آسوس توسط سران گروهک ضد انقلاب دفن شده‌اند.

یک مقام ارشد نظامی با اشاره به استمرار فعالیت‌های تروریستی گروهک در حال انحلال پژاک، گفت: عملیات تهاجمی و انهدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه ضد انقلابی‌های آمریکایی پژاک در نوار مرزی شمال عراق و ایران تا زمانی که دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان در مرز مشترک مستقر نشوند، ادامه خواهد داشت.

وی پیرامون عملیات انهدام گروهک تروریستی پژاک تصریح کرد: دولت عراق باید با استقرار نیروهای انتظامی و نظامی دولت مرکزی یا اقلیم کردستان در مرز مشترک کردستان عراق و ایران مسئولیت حفاظت از مرزهای مشترک را بپذیرد. در حالیکه اکنون سال‌هاست سرزمینی به طول 150 کیلومتر و عرض 20 کیلومتر در داخل خاک عراق از شمال عراق (حدفاصل دالامپرداغ تا مقابل قلعه دیزه) توسط اقلیم کردی و بدون اجازه و اطلاع دولت مرکزی عراق در اختیار ضد انقلابیون آمریکایی پژاک قرار گرفته است و مردم عراق نیز تحت فشار این گروهک تروریستی از حق اسکان و بهره‌برداری از زمین و منابع خود در نزدیکی نوار مرزی محروم هستند.

این منبع آگاه در قرارگاه حمزه سیدالشهدا همچنین افزود: از طرف دیگر حضور و گسترش این گروهک تروریستی و ضد انقلاب آمریکایی، باعث تخریب روابط اقتصادی و مبادلات تجاری بین مردم عراق با مردم ایران شده است در حالیکه دو ملت و دولت‌های ایران و عراق و حتی مسئولین کرد عراقی خواهان توسعه و تعمیق روابط همه جانبه بین دو کشور در همه سطوح هستند.

این مقام نظامی نیروهای مسلح در پایان تاکید کرد: طی عملیات‌های هفته‌های اخیر سپاه پاسداران بیش از 50 نفر از عناصر ضد انقلاب کشته و تعداد 100 نفر از آنها زخمی و عده‌ای نیز به اسارت درآمده و در اختیار نیروهای امنیتی ما هستند و کشته‌های گروهک در شمال قلعه دیزه و اطراف آسوس توسط سران گروهک ضد انقلاب دفن شده‌اند.

 

نوشته شده توسط porya parvin در شنبه 17 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین   از توابع استان مركزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها، روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاكدان طبیعت نهاد .
او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدایـت  مردم وكسب مـعارف الهى كـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى  مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه  العظمـى میرزاى شیـرازى (رض)، پـس از آنكه سالیانـى چنـد در نجف  اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل  آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمیـن ملجاء مردم و هادى آنان  در امـور دینـى بـود. در حـالیكه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه  نمى گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمیـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به  .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید
بدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان كـودكى با رنج یـتیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت  سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده  التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـویى شجاع و حقجـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از  نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید.

هجرت به قـم، تحصیل دروس تكمیلى وتدریس علوم اسلامى

اندكـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الكریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ  ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى، مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه  علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تكمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه  مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا میـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تكمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله  سید محمد تقـى خـوانسارى، و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سیـد عـلى  یثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله  العظمى حاج شیخ عبدالكریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام  برد .
پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیچـه رسیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعیـم حـوزه عـلمیـه عازم قـــم  گـردیـد. در این زمان، امام خمینـى به عـنـوان یـكـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق  شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به  تدریـس چندیـن دوره فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه، مسجـد اعظم، مسجـد  محمـدیه، مـدرسه حـاج ملاصـادق، مسجد سلماسى، و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال  در مسجـد شیخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستیـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.

امـام خمینـى در سنگـر مبـارزه و قیــام

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربیت و محیط خانـوادگى و شرایط سیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سیـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یكـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ایالـتى و ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قیام و روحـانیـت ایـفاى نقـش كنـد و بـدیـن تـرتیـب قیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى واحد امام خمیـنى و اسلامـى بـودن انگیـزه ها، و شعارها و هدفهـاى قیام، سرآغـازى شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى شـد امام خمیـنـى خاطـره خـویـش از جنـگ بیـن المـلل اول را در حالیكه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین یاد مـى كند : مـن هـر دو جـنـگ بیـن المللـى را یادم هست ... مـن كـوچـك بـودم لكـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مركزى كه ما داشـتیـم در خـمیـن، مـن آنجا آنهـا را مى دیـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایى دیگر با یاد آورى اسامى بـرخى از خوانیـن واشـرار سـتمگر كه در پناه حكـومت مـركـزى بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم مى پرداختند مى فـرماید : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـودیـم، مـورد هـجـوم رجـبعلیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالى كه تـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود، بـچـه بودم، دور ایـن سنگـرهایى كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها مى خـواسـتند هجـوم كـنند و غـارت كـنند، آنجا مى رفـتیــم سنگرها را سركشـى مى كردیـم كـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى كه بنابر گـواهـى اسـناد و مدارك تاریخـى و غیر قابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودى حكـومت مـلوك الطـوایـفـى خـوانیـن و اشـرار پـاركنـده را محمـدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان دیكتاتـورى پدید آورد كه در سایـه آن هـزار فامیـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ایـران حاكـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهایى عهـده دار نقـش سابق خوانین و اشرار گردید .
در چنینـى شرایطـى روحانیت ایران كه پـس از وقایع نهـضـت مشروطیت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگلیسى از یكـسو و دشمـنیهاى غرب باختگان روشنفـكر مـآب از سـوى دیگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش بـه تكاپـو افـتاد. آیه الـلـه العظمى حاج شیخ عـبدالـكریـم حایرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراك به ایـن شهـر هجرت كرد واندكـى پـس از آن امـام خـمیـنى كه با بـهـره گیرى از استعداد فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ك با سـرعـت طى كرده بود به قـم هجرت كـرد و عملا در تـحكیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشاركـتى فعال داشت.
زمان چندانـى نگذشت كه آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.
پـس از رحلت آیـه اللـه العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید مى كرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمیـه قـم را آیات عـظـام :
سید محمد حجت، سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان، شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بـود كـه مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مـرحوم حایرى و حفـظ كیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیـه الـلـه حایرى و از جمله امام خـمیـنـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش كرد.
امام خمینـى كه با دقـت شـرایط سیاسـى جامعه و وضعیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر كتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درك محضر بزرگانى همچون آیـه الـلـه مـدرس تكـمیل مى كرد دریافـته بـود كه تـنها نقـطـه امیـد بـه رهـایـى و نجات از شـرایط ذلت بارى كه پـس از شكست مشروطیت و بخصـوص پـس از روى كار آوردن رضا خان پدید آمده است، بیدارى حوزه هاى عـلمیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانیت مـى بـاشـد.
امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـكارى آیـه الـلـه مـرتضـى حایـرى تهیـه كرد و بـه آیـه الـلـه بـروجردى ( ره) پیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت .
اما رژیـم در محاسباتـش اشـتـبـاه كرده بـود. لایحه انجـمـنـهاى ایالتى و ولایتى كـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن، سوگـند به قرآن كریـم و مرد بـودن انـتخاب كـنـنـدگان و كاندیـداها تغییر مـى یافت در 16 مهـر 1341 ه - ش به تصـویب كـابیـنـه امیـر اسـد الـلـه علـم رسیـد. آزادى انتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگـه داشـتـن هـدفـهاى دیگر بـود.
حذف و تغییر دو شـرط نخـست دقیـقا بـه منظور قانـونـى كـردن حضـور عناصر بهایـى در مصـادر كـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانكه قـبـلا نیـز اشاره شد پـشتیـبـانى شـاه از رژیـم صهیـونیـستـى در تـوسعه مناسبات ایران و اسرائیل شرط حمایـتهاى آمـریـكـا از شـاه بـود. نـفـوذ پیـروان مـسـلك استعـمـارى بهـائیت در قـواى سه گانه ایران ایـن شرط را تحقق مـى بخشید. امام خمیـنـى به هـمراه عـلماى بزرگ قـم و تهـران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مـزبور پـس از تبادل نـظـر دسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدند .
نقـش حضرت امام در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژیـم شـاه و گوشـزد كـردن رسالت خطیر علما و حـوزه هاى علمیـه در ایـن شـرایـط بـسیـار مـوثـر وكارساز بـود. تلگرافـهـا و نامـه هـا سرگـشـاده اعـتـراض آمیز علما به شاه و اسـد الـلـه علـم مـوجى از حـمایـت را در اقـشار مخـتلف مردم برانگیخت. لحـن تلگرافـهـاى امام خمیـنـى به شاه و نخست وزیر تند و هشـدار دهنده بود. در یكـى از ایـن تلگرافها آمده بـود :
اینجانب مجددا به شما نصیحت مى كنـم كه بـه اطاعت خـداوند مـتعـال و قانـون اساسـى گردن نهید واز عواقب وخیـمـه تخلف از قـرآن و احـكام علماى ملت و زعماى مسلمیـن و تخـلف از قانـون اساس بـترسید وعـمـدا و بـدون مـوجب مـمـلكت را به خطـر نیـنـدازید و الا علماى اسلام درباره شمـا از اظهار عقیـده خـوددارى نخـواهنـد كـرد .
بدیـن ترتیـب ماجراى انجـمنهاى ایـالـتى و ولایـتـى تجربـه اى پیروز و گرانقدر براى ملت ایران بـویژه از آنجهـت بـود كـه طى آن ویـژگیـهـاى شخصیتـى را شناخـتـنـد كه از هر جهـت براى رهـبـرى امت اسلام شایسته بـود. باو جـود شكست شـاه در ماجـراى انجـمـنها، فـشـار آمریكـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه یافت. شـاه در دیـماه 1341 هجـرى شمسى اصـول ششگانه اصلاحات خویـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمینى بار دیگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جویى دوباره فراخواند .
با پیشنهاد امام خمینى عیـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامیه حضـرت امام از انـقـلاب سـفیـد شاه بـه انقـلاب سیـاه تعـبیـر و هـمـسـویـى شـاه بـا اهـداف آمریكا و اسرائیل افـشا شده بود . از سـوى دیگـر، شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ایـران بـراى انجام اصلاحات آمـریكا به مـقامات واشـنگـتـن اطـمیـنان داده بـود و نام اصـلاحات را انقـلاب سـفیـد نهاده بـود. مخالـفت عـلما براى وى بسیار گران  مىآمد .
امام خمیـنى در اجـتماع مردم، بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنایات و هـمـپیـمان بـا اسـرائیـل یاد مـى كـرد و مـردم را بـه قیام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـروردیـن 1342 شدیـدا از سـكـوت عـلماى قـم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیـم انـتـقـاد كرد و فـرمـود : امـروز سكـوت هـمـراهى بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد ( 13 فروردیـن 42 ) اعلامیـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى یعنى غارتگرى منـتـشر ساخت .
راز تاءثیر شگـفت پیـام امام و كـلام امـام در روان مخاطـبیـنـش كه تا مرز جانـبازى پیـش مـى رفت را بایـد در هـمیـن اصـالت انـدیشه، صلابت راى و صـداقت بـى شـائبه اش بـا مـردم جستجـو كـرد .
سال 1342 با تحریـم مراسـم عیـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـومیـن فیضیه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـریكـا اصـرار مـى ورزیـد و امام خـمیـنى بر آگاه كردن مردم و قیـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاى آمـریكـا و خیـانـتهاى شاه پـافـشـارى داشـت. در چهـارده فروردیـن 1342 آیـه الله العظمـى حكیـم از نجف طـى تلگـرافـهـایى بـه علما و مراجع ایران خـواستار آن شد كـه همگـى به طـور دسـتـه جمـعى به نجف هجرت كنند. این پیشنهاد براى حفـظ جان عـلما و كیان حـوزه ها مطرح شده بود .
حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ایـن تهـدیـدها، پاسخ تلگـراف آیـه الـلـه العـظـمى حكیـم را ارسال نمـوده و در آن تاكیـد كرده بـود كـه هـجـرت دسـتـه جمـعى علما و خالـى كـردن حـوزه علمیه قـم به مصلحت نیست .
امام خمیـنـى در پیامـى( بـه تایخ 12 / 2 / 1342 ) بـمناسـبـت چهـلـم فاجعـه فیـضیـه بـر همـراهـى عـلما و مـلت ایران در رویارویـى سـران ممـالك اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرائیل غاصب تـاكید ورزید وپیمانهاى شـاه و اسـرائیل را محكـوم كرد .

قیام 15 خرداد

ماه محرم 1342 كه مـصادف با خرداد بـود فـرا رسید. امام خمینى از ایـن فـرصت نهـایت اسـتفاده را در تحـریك مردم بـه قیام عـلیـه رژیـم مستبد شاه بعمل آورد .
امام خمینى در عـصـر عاشـوراى سال 1383 هجرى قمـى( 13 خرداد 1342شمسى ) در مـدرسه فیضیـه نطق تاریخـى خـویـش را كه آغازى بر قیام 15 خرداد بود ایراد كرد .
در همیـن سخنرانى بـود كه امام خمیـنى بـا صداى بلند خطاب به شاه فرمـود : آقا مـن به شما نصیحت مـى كنـم، اى آقاى شـاه ! اى جنـاب شاه! مـن به تو نیصحت مى كـنم دسـت بـردار از این كارها، آقا اغـفـال مى كنند تو را. مـن میل ندارم كـه یـك روز اگر بـخـواهـند تـو بـروى، همه شكر كـنند ... اگر دیكـته مى دهند دسـتت و مى گـویند بخـوان، در اطـرافـش فكـر كـن .... نصیحت مرا بـشـنـو ... ربط ما بیـن شـاه و اسرائیل چیست كه سازمان امنیت مـى گـوید از اسرائیـل حرف نزنیـد ... مگر شاه اسـرائیلـى است ؟ شاه فـرمان خامـوش كـردن قیـام را صادر كـرد. نخست جمع زیادى از یاران امام خمینـى در شـامگاه 14 خرداد دستگیـر و ساعت سه نیمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها كماندوى اعـزامـى از مركز، منزل حضرت امـام را محاصره كردند و ایشان را در حالیكه مشغول نماز شب بـود دستگیـر و سـراسیـمـه بـه تهـران بـرده و در بازداشــتگاه باشگاه افـسـران زنـدانـى كـردنـد و غروب آنروز به زندان قـصر مـنتقل نمـودنـد . صـبحگاه پـانـزده خـرداد خبـر دستگیرى رهـبـر انقلاب بـه تهـران، مـشهـد، شیـراز ودیگـر شهرها رسیـد و وضعیتـى مشـابه قـم پـدید آورد .
نزدیكترین ندیم همیشگى شاه، تیمـسار حسیـن فردوست در خاطراتش از بكارگیرى تجربیات و همكارى زبـده ترین ماموریـن سیاسى و امـنیـتى آمریكا براى سركـوب قیام و هـمچنیـن از سراسیمگـى شاه و دربـار وامراى ارتـش وساواك در ایـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضیح داده است كه چگـونه شـاه و ژنـرالهـایـش دیـوانه وار فرمان سركـوب صادر مى كردند .
امام خمینـى، پـس از 19 روز حبـس در زنـدان قـصـر بـه زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد .
با دستگیرى رهبـر نهـضـت و كـشتار وحشیانه مـردم در روز 15 خـرداد 42، قیام ظاهرا سركوب شد. امـام خمینى در حبـس از پاسخ گفتـن بـه سئوالات بازجـویان، با شهـامت و اعلام ایـنكه هیـئـت حاكمه در ایـران و قـوه قضائیه آنرا غیر قـانـونـى وفـاقـد صلاحیت مـى داند، اجتـناب ورزیـد. در شامگاه 18 فـروردیـن سال 1343 بـدون اطلاع قـبـلى، امام خمینى آزاد و به قـم منتقل مـى شـود. بـه محض اطلاع مردم، شـادمـانى سراسر شهر را فرا مـى گیرد وجشنهاى باشكـوهى در مـدرسه فیـضیـه و شهـر بـه مـدت چـنـد روز بـر پا مـى شـود . اولیـن سالگـرد قیام 15خـرداد در سال 1343 با صـدور بیانیه مـشتـرك امام خمیـنـى و دیگر مراجع تقلید و بیانیه هاى جداگانه حـوزه هاى علمیه گرامـى داشـتـه شـد و به عنـوان روز عزاى عمـومـى معرفـى شـد.
امـام خمینـى در هـمیـن روز ( 4 آبـان 1343 ) بیانیـه اى انقلابـى صادر كرد و درآن نـوشـت : دنیا بـدانـد كه هر گرفـتارى اى كـه ملـت ایـران و مـلـل مسلمیـن دارنـد از اجـانب اسـت، از آمـریكاست، ملـل اسلام از اجـانب عمـومـا و از آمـریكـا خصـوصـا متنفــر است ... آمـریكـاست كه از اسـرائیل و هـواداران آن پشتیبـانـى مـى كنـد. آمریكاست كه به اسرائیل قـدرت مـى دهـد كه اعراب مسلـم را آواره كند. افشاگرى امام علیه تصـویب لایحه كاپیتـولاسیون، ایران را در آبان سـال 43 در آستـانه قیـامـى دوبـاره قرار داد .
سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره كماندوهاى مـسلح اعـزامى از تـهـران، مـنزل امام خمیـنى در قـم را محاصره كـردنـد. شگـفـت آنـكه وقـت باز داشت، هـمـاننـد سال قـبـل مصادف با نیایـش شبـانه امام خمینـى بـود .حضرت امام بازداشت و بـه هـمراه نیروهاى امـنیـتى مـستقیما بـه فرودگاه مهرآباد تهران اعـزام و بـا یك فـرونـد هـواپیـماى نظامى كـه از قبل آماده شـده بـود، تحت الحـفـظ مامـوریـن امـنیـتى و نظامى بـه آنكارا پـرواز كـرد. عـصـر آنـروز سـاواك خـبـر تـبـعیـد امـام را بـه اتهام اقـدام علیه امنیت كشـور ! در روزنـامه ها مـنتـشـر سـاخت.
علیرغم فضاى خفقان موجى از اعتراضها بـه صـورت تـظـاهـرات در بـازار تهران، تعطیلى طولانى مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامـه ها به سازمانهاى بیـن المللـى و مـراجع تقلیـد جلـوه گـر شد.
اقامت امام در تركیه یازده ماه به درازا كشید در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بـى سابقه اى بقایاى مقاومت را در ایران در هـم شكـست و در غیاب امام خمینى به سرعت دست به اصلاحات آمریكا پـسند زد. اقـامت اجبارىدر تـركیـه فـرصتـى مغـتـنـم بـراى امـام بـود تا تـدویـن كتـاب بزرگ تحـریـر الـوسیله را آغاز كند.

تبعیـد امـام خمینـى از تـركیه به عراق

روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آیه الله حاج آقا مصطفـى از تركیه به تبعیدگاه دوم، كشـور عراق اعزام شدند . امام خمینى پس از ورود بـه بـغداد بـراى زیارت مرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاى كاظمیـن، سامـرا و كـربلا شتـافت ویك هـفـته بعد بـه محل اصلـى اقـامت خـود یعنـى نجف عزیمت كرد.
دوران اقامت طـولانـى و 13 ساله امام خمینى در نجف در شرایطى آغاز شد كه هر چند در ظاهر فشارها و محدودیـتهاى مستقیـم در حـد ایـران و تـركیه وجـود نـداشت اما مخالفـتها و كارشكـنیها و زخـم زبانهـا نـه از جـبـهـه دشمـن رویارو بـلكه از ناحیه روحانى نمایان و دنیا خـواهان مخفى شده در لباس دیـن آنچنان گـسترده و آزاردهنده بود كه امام با هـمـه صـبر و بـردبارى معروفـش بارها از سخـتى شرایط مبارزه در ایـن سالها بـه تلخى تمام یاد كرده است. ولى هیچیـك از ایـن مصـائب و دشـواریها نـتـوانـست او را از مـسیــرى كه آگـاهانه انتخاب كرده بود باز دارد .
امام خمینى سلسله درسهاى خارج فـقه خـویـش را با همه مخالفتها و كارشكنیهاى عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شیخ انصارى (ره) نجف آغاز كرد كه تا زمان هجـرت از عراق به پاریـس ادامه داشت . حوزه درسى ایشان به عنـوان یكى از برجسته تریـن حوزه هاى درسى نجف از لحـاظ كیفیت و كمیت شـاگـردان شنـاخته شـد .
امام خمینـى از بدو ورود بـه نجف بـا ارسال نامـه ها و پیكـهایى بـه ایران، ارتباط خویـش را بـا مـبارزیـن حـفـظ نـموده و آنان را در هـر منـاسبـتـى بـه پـایـدارى در پیگیـرى اهـداف قیام 15 خـرداد فـرا مى خواند .
امام خمینى در تمام دوران پـس از تـبـعید، علیرغـم دشواریهاى پدید آمـده، هیچگاه دست از مبارزه نـكـشیـد، وبـا سخنـرانیها و پیامهـاى خـویـش امیـد به پیـروزى را در دلها زنـده نگـاه مى داشت .
امام خمینى در گفتگـویى با نمانیده سازمان الفـتـح فـلسطیـن در 19 مهر 1347 دیـدگاههاى خویش را درباره مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین تشریح كرد و در همین مصاحبه بر وجوب اختصاص بخشى از وجـوه شـرعى زكات بـه مجـاهـدان فلسطینـى فتـوا داد .
اوایل سال 1348 اختلافات بیـن رژیـم شاه و حزب بـعث عراق بـر سر مرز آبـى دو كشـور شدت گرفت. رژیـم عراق جمع زیادى از ایـرانیان مقیـم این كشـور را در بـدتریـن شرایط اخراج كرد. حزب بـعث بـسیار كوشید تا از دشمـنى امام خمیـنى با رژیـم ایـران در آن شرایط بـهـره گیرد .
چهار سال تـدریس، تلاش و روشنگرى امام خمیـنـى تـوانسته بـود تا حـدودى فضاى حـوزه نجف را دگرگـون سازد. اینـك در سال 1348 علاوه بر مبارزین بیـشمار داخل كشور مخاطبین زیادى در عراق، لبـنان و دیگر بـلاد اسلامـى بـودنـد كه نهـضت امام خمینى را الگـوى خویـش مى دانستند .

امـام خمینـى و استمـرار مبـارزه ( 1350 ـ 1356 )

نیمه دوم سال 1350 اختلافات رژیـم بعثـى عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج و آواره شـدن بسیارى از ایرانیان مقیـم عراق انجامید. امام خمینى طـى تلگرافى به رئیـس جمهور عراق شدیدا اقدامات ایـن رژیـم را محكـوم نمود. حضرت امام در اعتراض به شرایط پیـش آمـده تصمیـم به خـروج از عراق گـرفت اما حكـام بـغداد بـا آگـاهـى از پیـامـدهـاى هجـرت امـام در آن شـرایط اجـازه خـروج ندادند سال 1354 در سالگرد قیام 15 خـرداد، مـدرسه فیضیه قـم بار دیگر شاهـد قیام طلاب انقلابـى بـود. فریادهاى درود بر خمینـى ومـرگ بر سلسله پهلـوى به مـدت دو روز ادامه داشت پیـش از ایـن سازمانهـاى چـریكـى متلاشـى شـده وشخصیتهاى مذهى و سیاسى مبارز گرفـتار زندانهاى رژیم بودند .
شاه در ادامه سیاستهاى مذهـب ستیز خود در اسفنـد 1354 وقیحـانه تاریخ رسمـى كشـور را از مـبداء هجرت پیامـبـر اسلام بـه مبداء سلطنت شاهان هخامنشى تغییر داد. امام خمینى در واكنیشى سخت، فـتوا به حرمت استفاده از تاریخ بـى پایـه شاهنشاهـى داد. تحریـم اسـتفـاده از ایـن مبداء موهـوم تاریخى هـمانند تحریـم حزب رستاخیز از سـوى مردم ایران اسـتقبال شـد و هر دو مـورد افـتـضاحـى براى رژیـم شاه شـده و رژیـم در سـال 1357 ناگزیـر از عقـب نشینـى و لغو تـاریخ شاهنشاهى شد .

اوجگیرى انقلاب اسلامى در سال 1356 و قیام مـردم

امام خمینـى كه بـه دقت تحـولات جارى جهان و ایـران را زیـر نظر داشت از فـرصت به دست آمـده نهـایت بـهـره بـردارى را كـرد. او در مرداد 1356 طـى پیامى اعلام كرد : اكنون به واسطـه اوضاع داخلى و خارجى و انعـكاس جنایات رژیـم در مجامع و مطـبـوعات خارجى فرصتى است كه باید مجامع علمى و فـرهـنگى و رجال وطـنـخـواه و دانشجویان خارج و داخل و انجمـنهاى اسلامى در هر جایـى درنگ از آن استفاده كنند و بى پرده بپا خیزند .
شهادت آیه الله حاج آقا مصطفى خمینى در اول آبان 1356 و مراسم پر شكـوهـى كه در ایران برگزار شـد نقـطـه آغازى بـر خیزش دوباره حـوزه هاى علمیه و قیام جامعه مذهـبى ایران بـود. امام خمینى در همان زمان به گـونه اى شگفت ایـن واقعه را از الطـاف خفیـه الهى نامیده بـود. رژیـم شاه با درج مقاله اى تـوهیـن آمیـز عـلیـه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت. اعتراض بـه ایـن مـقـاله، بـه قیام 19 دى مـاه قـم در سـال 56 منجـر شد كـه طى آن جمعى از طلاب انقلابـى به خـاك و خـون كشیـده شـدند . شاه علیـرغم دست زدن به كشتارهاى جمعى نتـوانست شعله هاى افروخته شده را خاموش كند .
او بسیج نطـامـى و جهاد مسلحـانه عمـومـى را بـعنــــوان تنها راه باقیمانـده در شرایط دست زدن آمریكا بـه كـودتاى نظامـى ارزیـابـى مى كرد .

هجرت امام خمینى از عراق به پاریس

در دیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نیـویـورك تصـمیـم به اخراج امام خمینـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسیله قـواى بعثـى محاصره گردیـدانعكاس ایـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان در ایران، عراق و دیگـر كشـورها مـواجه شـد .
روز 12 مهر ،امام خمینى نجف را به قصد مرز كـویت ترك گـفـت. دولت كویـت با اشاره رژیـم ایـران از ورود امـام بـه ایـن كـشـور جلوگیـرى كـرد. قـبـلا صحـبـت از هجـرت امام بـه لبـنـان و یا سـوریه بـود امـا ایشان پـس از مشـورت با فـرزنـدشان ( حجه الاسلام حاج سیـد احمـد خمینـى ) تصمیـم بـه هجـرت به پاریـس گرفت. در روز 14 مهـر ایشان وارد پاریس شدند .
و دو روز بعد در منزل یكى از ایرانیـان در نوفـل لـوشـاتــو ( حـومـه پاریـس ) مستقـر شـدنـد. ماءمـوریـن كاخ الیزه نظر رئیـس جـمهـور فـرانسه را مبنـى بـر اجتناب از هرگـونه فـعـالیـت سیاسـى بـه امام ابلاغ كـردنـد. ایـشـان نیز در واكـنـشــى تنـد تصـریح كـرده بـود كه ایـنگونـه محدودیتها خلاف ادعاى دمكراسى است و اگر او ناگزیر شـود تا از ایـن فرودگـاه بـه آن فـرودگـاه و از ایـن كـشـور بـه آن كـشـور بـرود بـاز دست از هـدفهایـش نخـواهـد كشیـد .
امام خمیـنى در دیـماه 57 شـوراى انقلاب را تكشیل داد. شاه نیز پـس از تشكیل شـوراى سلطـنـت و اخـذ راى اعـتـماد بـراى كـابینه بختیار در روز 26 دیـماه از كشـور فـرار كـرد. خـبـر در شـهـر تهران و سپـس ایران پیجید و مردم در خیابانها به جشـن و پایكـوبى پرداختند

بازگشت امام خمینى به ایران
پس از 14 سال تبعیـد

اوایل بهمـن 57 خبر تصمیم امام در بازگشت بـه كـشور منتشر شد. هر كس كه مى شنید اشك شوق فرو مى ریخت. مردم 14 سال انتظار كشیده بـودنـد. اما در عیـن حال مردم و دوستان امام نگـران جان ایشان بـودند چرا كه هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حكومت نظامى بر قرار بود. اما امام خمینى تصمیـم خویـش را گرفته و طى پیامـهـایى به مردم ایران گـفـته بـود مى خـواهد در ایـن روزها سرنـوشـت سـاز و خطیر در كنار مردمـش باشد. دولت بخـتیار با هماهنگى ژنرال هایزر فـرودگـاههاى كشـور را به روى پـروازهـاى خـارجى بست.
دولت بختیار پـس از چنـد روز تـاب مقـاومـت نیـاورد و ناگزیـر از پذیرفتـن خـواست ملت شـد. سرانجام امام خمینـى بامداد 12 بهمـن 1357 پـس از 14 سال دورى از وطـن وارد كشـور شـد . استقبال بـى سـابـقـه مـردم ایـران چنـان عـظیـم و غیـر قـابل انكـار بــود كه خبرگزاریهاى غربـى نیز ناگزیر از اعـتـراف شـده و مستـقـبـلیـن را 4 تا 6 میلیون نفر برآورد كردند .

رحلت امام خمینى
وصال یار، فراق یاران

امام خمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را كه مـى بایــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود . اینك در آستـانه نیمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزیزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گریه نكرده بـود . سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بیان عطـش لحظه وصال محبوب بـود . و اینك ایـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او ، و جانــكاه و تحمل ناپذیر بـراى پیروانـش ، فـرا مـى رسید . او خـود در وصیتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحیـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امیدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند .
شگفت آنكه امام خمینـى در یكـى از غزلیاتـش كه چنـد سال قبل از رحلت سروده است :

انتظار فرج از نیمه خرداد كشم . سالها مى گذرد حادثه ها مى آید.
 ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود . قــلبـى از كار ایستـاد كه میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احیاء كرده بـود . بــه وسیله دوربین مخفـى اى كه تـوسط دوستان امــام در بیمارستان نصب شده بـود روزهاى بیمارى و جریان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى كه گوشه هایـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ایـن ایـام از تلویزیون پخـش شـد غوغایى در دلها بر افكند كه وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممكـن نیست . لبها دائمـا به ذكـر خـدا در حـركت بود.
در آخرین شب زندگى و در حالى كه چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل كرده بود و در حالیكه چندیـن سرم به دستهاى مباركـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى كرد . در ساعات آخر ، طمانینه و آرامشى ملكـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانیت خـدا و رسالت پیـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـى كـرد و بـا چنیـن حــالتى بـود كه روحـش به ملكـوت اعلى پرواز كرد . وقتى كه خبر رحلت امــام منتشر شـد ، گـویـى زلزله اى عظیـم رخ داده است ، بغضها تـركیـد و سرتاسر ایران و همـه كانـونهایـى كـه در جـهان بـا نام و پیام امام خمینـى آشـنا بـودنـد یــكپارچه گـریستند و بـر سر و سینه زدنـد . هیچ قلـم و بیـانـى قـادر نیست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غیر قابل كنترل مردم را در آن روزها تـوصیف كند.
مـردم ایـران و مسلمانان انقلابى ، حق داشتـند اینـچنیـن ضجه كـنند و صحنه هایى پدید آورند كه در تاریخ نمونه اى بـدیـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداریـم. آنان كسـى را از دست داده بـودند كـه عـزت پـایمال شـده شان را بـاز گـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمریكایى و غربـى را از سرزمینشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احیاء كـرده بــود ، مسلمیـن را عــزت بـخـشیـده بـــود ، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا كـرده بـود ، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شیـطانـى دنیا ایستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح كـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت كرده بود و 8 سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت كه آشكارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه مـى شـد . مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دینـى خـود و منادى اسلام راستیـن را از دست داده بـودند .
شایـد كسانـى كه قـادر به درك و هضـم ایـن مفاهیـم نیستنـد ، اگـر حالات مردم را در فیـلمهاى مـراسـم تودیع و تشییع و خاكسپارى پیكر مطهر امام خمینـى مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كه در مقابل سنگینـى ایـن حادثه تاب تحمـل نیـاورده و قـلبـشان از كار ایستـاده بـود را بشنـوند و پیكرهایى كه یكـى پـس از دیـگرى از شـدت تـاثـر بیهوش شـده ، بر روى دسـتها در امـواج جمعیت به سـوى درمانگاهها روانه مى شـدند را در فیلمها و عكسها ببیننـد ، در تفسیر ایـن واقعیتها درمانده شوند .
امـا آنـانكه عشـق را مـى شنـاسنـد و تجـربـه كـرده انـد ، مشكلـى نـخواهند داشت . حقیقـتا مردم ایران عاشق امام خمینى بـودند و چـه شعار زیبا و گـویایى در سالگرد رحلتـش انتخاب كرده بـودند كه :
عشق به خمینـى عشق به همه خوبیهاست .
روز چهاردهم 1368 ، مجلس خبرگان رهـبـر تشكیل گردیـد و پـس از قرائت وصیتنامه امـام خمینى تـوسـط حضرت آیـه الله خامنه اى كه دو ساعت و نیـم طـول كشید ، بحث و تبـادل نظر براى تعییـن جانشینـى امام خمینـى و رهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چندیـن ساعت سـرانجام حضرت آیـه الله خامنه اى ( رئیـس جمهور وقت ) كه خود از شـاگـردان امـام خمینـى ـ سلام الله علیه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از یـاوران قیـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام در همـه فـراز و نشیبها در جـمع دیگـر یــاوران انـقلاب جـانبـازى كرده بود ، به اتفاق آرا براى ایـن رسالـت خطیر بـرگـزیده شد . سالها بـود كه غـربیـها و عوامل تحت حمایتشان در داخل كشـور كه از شكست دادن امـام ماءیـوس شـده بـودند وعده زمان مرگ امـام را مى دادند .
اما هـوشمندى ملت ایران و انتخاب سریع و شایسته خـبرگان و حمایـت فـرزنـدان و پیـروان امـام همه امیدهاى ضـد انقلاب را بـر بـاد دادنـد و نه تنها رحلت امـام پایان راه او نبـود بلكه در واقع عصر امام خمینـى در پهـنه اى وسیعـتر از گـذشـته آغاز شده بـود . مگر اندیشه و خـوبى و معنویت و حقیقت مى میرد ؟ روز و شـب پانزدهـم خرداد 67 میلونها نفر از مردن تهران و سـوگوارانى كه از شهرها و روستاها آمـده بـودند ، در محل مصلاى بـزرگ تهـران اجتماع كردنـد تـا بـراى آخـریـن بـار با پیكر مطهر مـردى كه بـا قیـامش قـامت خمیـده ارزشها و كرامتها را در عصر سیاه ستـم استـوار كرده و در دنیا نهـضتـى از خـدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز كرده بود ، وداع كنند.
هیچ اثرى از تشریـفات بـى روح مـرسـوم در مراسـم رسمى نبـود . همه چیز، بسیجى و مردمى وعاشقانه بـود. پیـكر پاك و سبز پوش امـام بـر بـالاى بـلنـدى و در حلـقه میلیـونها نفـر از جمعیت مـاتـم زده چـون نگینى مى درخشید . هر كس به زبان خویـش با امامـش زمـزمه مى كرد و اشك مـى ریخت . سـرتاسـر اتـوبان و راههاى منتهى به مصلـى مملـو از جمیعت سیاهپوش بود .
پـرچمهاى عزا بـر در و دیـورا شهر آویخته و آواى قرآن از تمام مساجد و مراكـز و ادارات و مـنازل بگـوش مـى رسیـد . شـب كـه فـرا رسیـد هزاران شمع بیاد مشعلـى كه امـام افـروخـته است ، در بیابـان مصلـى و تپه هـاى اطـراف آن روشـن شـد . خـانـواده هـاى داغدار گرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نـورانـى دوخته شـده بود .
فریاد یا حسیـن بسیجیان كه احساس یتیمى مـى كـردنـد و بــر سـر و سینه مـى زدنـد فـضا را عـاشـورایـى كرده بـود . بـاور اینـكـه دیـگر صداى دلنشیـن امام خمینـى را در حسینیه جماران نخـواهند شنید ، طاقتـها را بـرده بـود . مـردم شـب را در كـنار پیـكـر امـام بـه صبـح رسانیدند . در نخستنى ساعت بامداد شانزده خــرداد ، میـلـونهـا تـن به امامت آیت الله العظمـى گلپایگانى(ره) با چشمانى اشكبار برپیكر امام نماز گذاردند .
انبـوهى جمعیت و شكوه حماسه حضـور مـردم در روز ورود امام خمینى به كشـور در 12 بهمـن 1357 و تـكـرار گسـتـرده تـر ایـن حماسـه در مـراسـم تشییع پیكر امام ، از شگفـتیهاى تـاریخ اسـت . خـبرگـزاریهاى رسمـى جهـانـى جمعیت استقبال كننده را در سال 1357 تا 6 میلیـون نفر و جمعیت حاضـر در مــراسـم تشییـع را تا 9 میلیـون نفر تخمیـن زدند و ایـن در حالى بـود كه طى دوران 11 سـاله حكومت امام خمینى بـواسطه اتحـاد كشـورها غربـى و شرقى در دشمنى با انـقلاب و تحمیل جنگ 8 ساله و صـدهـا تـوطـئه دیـگـر آنـان ، مردم ایـران سخـتیها و مشكلات فـراوانـى را تحـمـل كرده و عزیزان بى شمارى را در ایـن راه از دست داده بـودند و طـبعا مـى بـایـست بـتدرج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز اینچنیـن نشـد . نسل پرورش یـافـته در مكتب الـهى امام خمینى به ایـن فرمـوده امام ایـمان كامـل داشـت كه :در جهـان حجـم تحمل زحمـتها و رنجها و فداكاریها و جان نثـاریها ومحرومیتها مناسب حجـم بـزرگى مقصـود و ارزشمندى وعلـو رتـبـه آن است پـس از آنـكه مراسـم تـدفیـن به علت شـدت احسـاسات عـزاداران امـكان ادامـه نیافت ، طـى اطلاعیه هاى مـكرر از رادیـو اعلام شـد كـه مـردم بـه خانه هایشان بازگردند ، مراسـم به بعد مـوكـول شــده و زمــان آن بعـدا اعلام شد . براى مسئولیـن تـردیـدى نـبـود كه هر چه زمان بگذرد صـدها هزار تـن از علاقه مندان دیگر امـام كـه از شهـرهاى دور راهـى تهران شده اند نیز بر جمعیت تشییع كننـده افـزوده خـواهـد شـد ، ناگزیر در بعدازظهر همان روز مراسم تـدفین بـا همان احساسات و بـه دشـوارى انـجـام شـد كـه گـوشـه هـایـى از این مـراسـم بـوسیـله خبرنگـاران بـه جهان مخابره شـد و بدین سان رحلت امام خمینـى نیز همچـون حیاتـش منـشاء بیـدارى و نهضتـى دوباره شـد و راه و یادش جاودانه گردید چرا كـه او حقیـقت بـود و حقیقت همیشه زنـده است و فناناپذیر .

نوشته شده توسط porya parvin در شنبه 17 خرداد 1393برچسب:,

لينك مطلب

تازه ترین مطالب jangafzar3
موضوعات
پیوندها
جستجو
امکانات سایت

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 91
بازدید کل : 3179
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1