برچسبها: صابرین, سپاه پاسداران, صمد امیدپور, پوستر
خوب من بعد مدتی که با خودم کلنجار میرفتم و هرکاری میکردم عکسایی باب میل از شهدای باب میلم دربیارم و اصولا رخ نمی نمودند به ما این عزیزان برای کمک در این امر نهایتا یک طرح اولیه سریع زد تو ذهنمون و براساس ش فورا یک عکس طراحی کردیم هرچند شلوغ پلوغ کمی از آب دراومد ولی به خاطر سرعت و دلی بودن مساله ببخشید بر ما
تصاویری که میزارم یکی نمای کوچک هست دیگری لینک دانلود عکس با کیفیت ، ضمنا توضیح میدم هر نماد تو عکس برای چی هست ، انشالله شهید محمد جعفرخانی این هدیه ناقابل رو که مطمئنم توجه خودش بر این حقیر بود رو بپذیره به امید طراحی های خیلی بهتر ، اخه امیدوار شدیم ...
تا قبل این هرکاری میکردم هیچی درنمی اومد هیچی و هیچی و هیچی ... ولی یهو شروع کردم و نفهمیدم چطور شد تموم شد ... هنوز ناقص هست ولی برای شخص خودم مفاهیم توش مهم هست
این شما و اینم طرح های بچه گانه ما !
تصویری که مشاهده میکنید از چند تصویر درست شده که در پستهای بعدی میزارمشون اما علی الحساب :
1.تصویر اصلی پس زمینه متعلق هست به نیروهای پژاکی که در مدیا یا همون قندیل ( سمت ایران) هستند و صبحگاه مشترک شون محسوب میشه
2.سمت راست بالا تصویر شهید جعفرخانی رو مشاهده میکنید که پشت یک سنگر قرار داده شده ، سنگری که ایشون رو پشت ش قرار دادم همون سنگر مقری هست که به خاطر دفاع ازش شهید علی پرورش به تنهایی با خیل عظیمی از گریلاهای پژاکی نبردی جانانه کردند و سرانجام نیز به شهادت رسیدند
سنگر به یاد ایثارگری های شهید پرورش و امثال شهید پرورش که نه همراه شهید جعفرخانی بلکه در مکانی دیگر و زمانی دیگر به شهادت رسیدند ولی مساله همون دفاع از سنگرهای اسلام و انقلاب که هدف مشترک شهیدان جعفرخانی و پرورش بود مدنظر هست
ضمن اینکه شهید جعفرخانی با نگاهی از بالا داره به منظره ی زیردستش نگاه میکنه منظره ای از کسانیکه به خاطر جهاد علیه شون جان خود را تقدیم آستان دوست نمود ... شاید که تو ذهنش به حال ساده لوحی و حماقت های این جماعت غصه میخوره ... نمیدونم
3.جلوی سنگر رو با گل های لاله ای آذین بستم که یادآور گل های لاله ی کردستان باشه مکان شهادت این عزیزان و همزمان یادآور جملات خداوند در قرآن که همانا جایگاه بهشتیان سرسبز است و در این مکان سرسبز همه چیز عطر سبز خاص خودش رو داره ، شهادت مبارک صابرینی ها
4.سمت چپ تصویر شما تصویر مجید کاویانی جانشین فرمانده کل نظامی پژاک رو میبینید که در بمباران های سنگین و دقیق سپاه پاسداران به هلاکت رسید به نحویکه تا مدتی پژاکی ها اولا خبردار نشدند چرا که جنازه ش پیدا نشد دوما مدتی طول کشید تا قطعات جنازه ش پیدا بشه و این ضربه بسیار سهمگینی بر پژاکی ها بود و به راحتی جبران شهادت بسیاری از چریک های پیر و ... سپاه رو نمود، این مساله در تمامی مجلات و اخبار پژاکی ها مشخص هست که ضربه بسیار سنگینی وارد شده بهشون با کشته شدن کاویانی
5.شمه کلی تصویر رو آتش قرار دادم نه به معنای اینکه آتش پاک کننده زشتی ها هست بلکه در معنی قرآنی اون که آتش سرنوشت کسانی هست که راهی جهنم میشن با مبارزه ناحقی که علیه حق و حقیقت میکنند
مجیدکاویانی که نمادی از پژاک هست داره در آتش میسوزه و به نوعی هم آتش به خرمن صبحگاه نیروهای پژاکی که تصویر بک گراند هست میندازه هم خودش داره میسوزه
6.قسمت دیگری آرم پژاک روی کله ی کاویانی هک شده همراه با اسم پژاک که نوعی حالت خردشدگی و شکستگی روی اسم هست با رنگ قرمز و سفید شکسته و البته همزمان نوعی سرم خونی رو در نظر بگیرید که خونش داره خالی میشه
دقت کنید به عکس، آرم پژاک نیمه پر و خالی هست .... برای من یعنی نفس های آخری که ممکنه با سرم کمکی امریکا و اسراییل و ... بازم پر بشه ولی :
7.این خون همراه با آتش داره میریزه بر روی نیروهای پژاکی که حالت صبحگاه مشترک !گرفتند و این یعنی اینکه هرچقدرم خون ریخته بشه ، قطعا همانا وعده خدا به بهشت رفتن شهداست و افتخار شهدا هست شهادت لیکن برای پژاک یعنی مرگ و خاری ، یعنی ذلت و بیچارگی که دامن خودشونم آخرش میگیره هرچقدرم بگن شهید فلان و بهمان بازم معنی نداره ، هرچند بسیاری از اکراد از نظر عقیدتی قوی هستند ...
8.تصویر دستانی هست به رنگ پرچم سه رنگ ایران که میره به سمت پژاک و کاویانی و اصطکاک رنگ خون ش نشان درگیری و نبرد هست که البته شرح ش در نوشته های قبل رفت.
9.جمله ای هست که براساس اون صابرین قوت میگیرند ... خدا با صابران هست و دوستدارشون
شهدا زنده هستید همیشه در پناه حق تعالی، ما را فراموش نکنید
منتظر تصاویر دیگری از همین عکسهایی که میبینید باشید با شرح تصویری !
برای دانلود عکس با کیفیت بالا :
http://s3.picofile.com/file/7565745799/pjak12q3_guerillas223.jpg
برچسبها: جعفرخانی, سپاه پاسداران, صابرین, پوستر
همونطور که در قسمت قبل گفتیم ، ما به وسیله اطلاع رسانی مناسب خانواده و دوستان همرزم شهدای صابرین به اطلاعات بسیار جالبی از زندگی تا شهادت چندین نفر از نیروهای عملیاتی سپاه در یگان صابرین دسترسی پیدا کردیم.
خوب حقیقتش برای من که از بچگی عشق کتاب های دفاع مقدس بود و عشق نظامی گری بودم، در سالهای کنونی بسیاری مفاهیم در سپاه عوض شده بود یه جورایی به قول حاجی بخشی یه زمانی آدم لباس سپاهی میدید دوست داشت بگیره ش بغل خود سپاهی رو که دیگه هیچی ولی بعد جنگ انگار.... یعنی به نظرم دیگه کسی اهل جنگ و شهادت و ... تو خیلی از ارکان نیروهای مسلح نیست .. نه فقط اونجا بلکه همه جا و هرکسی به قول معروف شیوه برنج خوری رو پیش گرفته و اصولا دیگه مملکت به قول معروف توسط خدا گردونده میشه !
اما خیالی خام بیش نبود چرا که با دیدن کسانیکه در اوج بی نیازی مالی و داشتن یک شغل آرام میتونند مثل خیلی از هم قطاران شون قید و بند دنیای اخروی رو بزنند و در دنیای کنونی زیست کنند به جاش رفتند در عملیاتی ترین یگان حال حاضر سپاه ( فکر کنم بعد سپاه قدس !) جون خودشون رو برای اهداف این نظام و این مملکت کف دست بزارند و به عشق شهادت برن ، شدیدا ضربه و شوک روحی مثبتی خوردم که سبب شد زمزمه های که درون ذهنم شروع شده بود تا برگردم از دنیای ضلالت باری که جز افسردگی و حسرت و آه و افسوس چیزی برام نداشت تبدیل به فریادهایی بشه که تیر خلاص ش نهایتا در شهادت سردار تهرانی مقدم بر بدن آلوده مون خورد .
دیگه اون شخصی که خودشو ادیب میدونست مرد ... و کسی دوباره زاده شد که نه مثل دوران نونهالی و نوجوانی ش پیرو راه حق ولی خام و نه مثل انتهای نوجوانی و جوانی ش در ضلالت اما با تجربه بود ، شدیم معجونی از هر دو ولی چون هنوزم میدونستیم راه درازه و تازه گردنه های نیمه صعب رو رفتیم پس باید کاری میکردیم و اون کار تحقیق بسیار زیاد و البته اینبار باز کردن چشم دل و فهمیدن حرف دل شهیدانی بود که بارها وصیت نامه شون رو خونده بودم از بچگیم تاکنون ولیکن زیاد برامون جلب توجه نمیکرد.
اینبار با دقت زیاد نشستیم زندگی شهید جعفرخانی شهید موسوی شهید بابایی زاده شهید صفری تبار شهید محرابی پناه شهید بریهی شهید منتظرقائم شهید امیدپور شهید غفاری شهید یوسف نژاد شهید رضایی و شهدای موشکی سپاه به خصوص شهید تهرانی مقدم رو مرور کردیم.
نه اینکه یادمون رفته باشه متوسلیان کی هست همت کی هست ... نه ، اتفاقا اونا رو هم بازمجددخوانی کردیم ولی اینبار با لطف مستقیم شهدایی که نمیدونم میدونند چقدر گنه کارم و خدا ابرومونو چقدر حفظ کرده ولی میدونم خیلی بهشون مدیونم بابته اینکه حداقل علی الحساب از خیلی عقاید گنه بارم باعث شدند برگردم.
همیشه به یادشون بودم از لحظه تولد مجددم و هستم ، گهگاهی خیلی خیلی زیاد گهگاهی ازشون دور میشم به خاطر گناهانم ولی میدونم طناب اهل بیت حلقه حلقه تا پایین میاد ، باید از پایین شروع کرد رسید به ائمه ، در این راه کمک رسان ما همین شهدا هستند.
برای خیلی ها شاید شهدایی دیگر بوده باشند ولی میدونم برای من شهدای یگان صابرین نجات بخش ترین نجات بخش ها بودند که با تیر خلاص شهید تهرانی مقدم منو به اوج رسوندن تا به حلقه و گردنه ی بعدی صعب العبور وارد بشم ...
مثل خیام نبودیم که تا مرحله حیرت و شک به دنیا رسید ولی دیگه بالاتر نرفت بلکه مثل مولوی و ... داریم میشیم ( در مقیاس ابسیلون ترشون !) که با عنایاتی که خدای متعال بهشون نشون داد رد میشن از گردنه ها
به امید گردنه ی آخر ، رسیدن به وصال محبوب ، در کنار یارانی که صابرینی هستند ...
شهید صمد امیدپور ( نفر عقب با کلاه سیاه) ، شهید محمد غفاری
مدت زیادی این عکس بک گراند مرورگرم بود ، حس بسیار عجیبی بهم دست میده این عکس رو میبینم البته تصاویر که بسیار زیاد هست از این دست و ذخیره زیاد داریم ولی این عکس فوق العاده س
وقتی نگاشون تو نگاهم میافته چشام تو چشاشون میافته دلم میخواد یک گلوله بزنم تو مغزم خودمو راحت کنم از شرمزدگی و خجالت ... یا نه دوست دارم سپاه برعکس ارتش بزاره ما به عشق مون از بچگی تا الان برسیم با قدم گذاشتن جای پای این عزیزان ... یا نه دوست دارم برای همه بگم هنوز شهید زنده س هنوز مفهوم شهادت زنده ست ... یا نه .... یا نه ... یا نه ... وای که چقدر حرف دارند این عکسا
شاید جالب باشه این خاطره رو از شهید غفاری با هم مرور کنیم :
آمد پیش من و گفت«آقا مهدی به یک شرط می خواهم برم سپاه»
گفتم:«شرط؟»
گفت:«شرطم اینه که من را بفرستید جایی که سختیش زیاده!»
مصاحبه اش هم با خودم بود ،توی مصاحبه خیلی اذیتش کردم...
هی بهش می گفتم تو برای کار آمدی و آمدی اینجا که حقوق بگیری...
اما او محکم روی حرفش ایستاده بود
که حتما باید به جایی مامور شود که سختیش زیاد باشد!
مصاحبه قبول شد و دو باره آمد پیشم که جور کنم برود نیرو ویژه!
گفتم:« تو از کجا فهمیدی که اصلا نیروی ویژه ای هست؟»
دیدم رفته است و تحقیق کرده است که این نیروها عملیات بیشتری دارد
و تصمیم گرفته بود که برود نیرو ویژه...
آخرش هم رفت،وشما بدانید که نیروی ویژه آخرش هم شهادت است...
اینو در نظر بگیرید با تلاشی که من برای فهمون مفهوم نیروی ویژه کردم برای کسانیکه مسئول این مساله هستند و همه ش میگفتند دلت خوشه ... فلان بهمان .... و این نیز داستان خودشو داره که به مرور میگم چی شد و چطور شد ما عزم مون جزم شد بریم نیرو ویژه !
اللهم ارزقنی الشهاده فی سبیلک
برچسبها: صابرین, سپاه پاسداران
سلام بر رهپویان راه مولای متقیان امیرالمومنین
شاید اولین باری که اسم این یگان رو شنیدم سر قضیه تسلیح این یگان به اولین سلاح های عملیاتی با نام اس 5.56 یا ذوالفقار یا همون مهندسی معکوس ( کپی ؟ ساخت مستقیم ؟ مونتاژ؟) m16 امریکایی بود.
توجهم خیلی جلب شد به خصوص که کلا رسته و رشته و عشق ما این زمینه نظامی گری هست ! از همون موقع بین ملت بحث شدیدی پیش اومد که سپاه صابرین قوی تر هست یا هم رده هاشون در ارتش مثل نیروی 65 مخصوص ؟ و نوهد و امثالهم ؟
اینکه این بحثها چی بود و چی شد و به کجا کشید بماند ولی برای من سرمنزل مقصود شد !
بگو چطور ؟
وقتی که گندیده شدم و فاسد و حسابی به قهقرا رفته بودیم و اصولا امیدمون از دنیا قد یک بند انگشت نبود و از خدای خودمون حسابی ناراضی و شاکی بودیم و با اون درد و دل میکردیم یهو جرقه هایی به وجود اومد که باعث شد باروت انبار دلمان بترکه و از گنداب درآییم چرا که هنوز نمک نگندیده بود !
حالا شرح ش بماند برای بعد مرگ ما ! چرا که وقتی زنده ای برا خیلیا قابل درک نیست و نخواهد بود پس بهتره بعد مردن ملت بفهمند چی به چی بود ولی قسمتی از صورت مساله برگشتن من از دنیای جاهلیت برمیگرده به همین صابرینی های سپاه !
قضیه از اونجا شروع شد که ما براساس علایق مون پیگیر مداوم درگیری های شدید با پژاک در سردشت و ... تو کردستان بودیم و بالطبع اطلاعات زیادی هم به دستمون میرسید هم تجزیه تحلیل میکردیم !
تو این وسط یهو خبر رسید پژاک قراره فیلمی از درگیری ها که توش از سپاه تلفاتی وارد شده نشون بدن ...
به فاصله چند ساعت فیلمی اومد بیرون که اجساد چندین و چند نظامی رو نشون میداد ... ناگفته پیداست که الان فیلم ش هست تو سایت های ایرانی و غیرایرانی ، ولی برای هرکسی نماد خاصی هست.
برای من این فیلم حس بغض عجیبی داشت، پیگیر نحوه شهادت شون شدیم که اطلاعات کاملا ناموثقی به دلایل نامعلوم از منبع موثق گرفتم و به رسم همیشگی پیش خودم موند برای روشن کردن قضیه !
مدتها از پایان دور بعدی حملات پس از رمضان سال 90 در تابستان میگذشت که کم کم ابعاد قضیه روشن تر شد چرا که اینبار خانواده های شهدا و دوستان و همرزمان شهدای سپاه سنگ تموم گذاشتند در معرفی شهدا، معرفی شهدایی که به یقین اگر حتی من یکی رو از گذشته خودم نجات داده باشه بازم اجر فوق العاده ای براشون داره ، بیراه نیست که امام فرمودند ، زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست ...
خیلی شیرین بود وقتیکه بعد مدتها دیدم که کارای تبلیغاتی مناسبی در زمینه معرفی شهدا انجام گرفته ... ناگفته پیداست که هنوزم در دوران قهقرا بودم ولی سوسوی نوری میدیدم ...
از اینجا قصه ی من با کاروان شهیدان صابرین شروع شد ....
ادامه دارد !
برچسبها: صابرین, سپاه پاسداران
بسم رب الشهدا و صدیقین
تصاویری دیگر از شهید والامقام سردار محمد جعفرخانی ملقب به جعفرخان که به خاطر عظمت و تلاش ستودنی برای اعتلای نام اسلام و انقلاب در نظام جمهوری اسلامی مکان شهادت ش در ارتفاعات جاسوسان با نام جعفرخان ، نام گذاری شد.
کسیکه شش ماه بعد بازنشستگی خودش از سپاه پاسداران به دلیل دلسوزی وافر نسبت به گردان های یگان صابرین و اعضای شاخصی که در این یگان گرد هم اومدند حاضر به خانه نشینی نشد و نهایتا نیز جام شیرین شهادت را مستانه نوشید تا پس از سالها دفاع از کیان مملکت اسلامی ایران به دیدار معبود خویش و یاران شهیدش بشتابد.
سلام خدا بر چریک پیر سپاه و مریدانش
در تصویر ، سردار شهید نورعلی شوشتری همراه با جمعی از مقامات عالی رتبه لشکری در دیدار با شهید جعفرخانی دیده میشن
شهید شوشتری ، شهید وحدت در سیستان و بلوچستان بود که همراه با تعدادی از گلچین های صابرین در واقعه بمبگذاری پیش از شهید جعفرخانی به دیدار معبود و یاران شهیدش ( از انقلاب تا هشت سال نبرد تحمیلی و مقدس ولیکن نابرابر با امپریالیسم و تا شهادت ) شتافت
این عکس رو که دیدم یه لحظه فکر کردم تو بهشت چه خوشگل هست ها ؟؟؟ شهادت مبارک سردار
در سوگ جا ماندن از کاروان شهدای وحدت سیستان و یار دیرینه ش ، سردار شهید شوشتری
با تشکر از برادر عزیزمون Dezchild از سایت همیشه میلیتاری میلیتاری!
برچسبها: جعفرخانی, سپاه پاسداران, صابرین
تصاویری از سردار شهید ، میر میدان نبرد ، چریک پیر سپاه ، شهید محمد جعفرخانی ( ملقب به جعفرخان )
محل و تاریخ شهادت : 13 شهریور 1390 ، ارتفاعات جاسوسان ، درگیری با گروهک تروریستی پژاک
به زودی بیشتر راجع به این شهدا والامقام که الحق خون شون برکت این انقلاب و نظام و اعتلای بیش از پیش این نظام رو فراهم میکنه می پردازم
برای دیدن بقیه تصاویر به سایت میلیتاری در این آدرس مراجعه نمایید
نظرات شما عزیزان: